گام به گام با گفتمان سیاسى روز ایران از رادیو فرهنگ ، این هفته بخش دوم سانسور مفاهیم و مبانی آن و سانسور در ایران ، تهیه و اجرا سارا فرزاد

همراهان وشنوندگان محترم رادیو فرهنگ عرض ادب بنده را پذیرا باشید روزگار ما از انچه فکرش را بکنید بدتر است اگر نتوانیم کاری ابر مردانه انجام دهیم معدومیم هنگامی که نبرد در شدیدترین حالت است وجنگجویان در خسته ترین حال جنگجویان خسته شکست خوردگان صحنه نبردند با بخش دوم برنامه سانسور در خدمت شما عزیزان همراه هستیم
با ما باشید در دقایق پیش رو:
کمپین حقوق بشر ایران” مستقر در نیویورک در اخرین گزارشی که درباره وضعیت اینترنت و شبکه های اجتماعی در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی در ایران منتشر کرده و در آن گفته است که آقای روحانی نتوانسته روند قبلی محدودیتها در این حوزه را تغییر دهد و “حتی در مواردی به بدتر شدن آن .”کمک کرده است این کمپین که به عنوان “یک سازمان غیرسیاسی، مستقل و غیر انتفاعی حقوق بشری” فعالیت میکند گزارش تازهاش را با عنوان “دروازههای کنترل، تحولات سیاستگذاری اینترنتی در دولت حسن روحانی” منتشر کرده و در آن سیاستهای مربوط به فناوری اطلاعات در ایران را از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ را بررسی کرده است
این گزارش به ناآرامیهای اخیر در ایران و “قطع کردن فیلترشکنها، کاهش سرعت اینترنت و مسدود کردن پیامرسان تلگرام و شبکه اجتماعی اینستاگرام” هم
اشاره کرده و گفته این موارد در کنار “قطع اینترنت بین الملل به مدت نیم ساعت ..در روز ۹ دی ۱۳۹۶ از مرحله جدیدی از پیشرفتهای فنی ایران خبر دادند
همچنین در بخشی دیگر گزارش میگوید “به موازات افزایش فوقالعاده کاربرد اینترنت در میان ایرانیان، سانسور و نظارت دولتی هم به همان اندازه، هم از “.نظر مقیاس و هم از نظر پیچیدگی، گسترش یافته است این گزارش به پیشرفت “شبکه ملی اطلاعات” ایران اشاره کرده و گفته این روند در کنار افزایش توانایی دولت در فیلتر کردن محتوای اینترنت، هک کردن حسابهای کاربران و پیچیدگی روشهای سانسور در حال رخ دادن است
 سانسور در میان بسیاری از متفکران غرب جلوهای از دیکتاتوری و دیگر نظامهای سیاسی تمامیت خواه است. نظامهای مردم سالار به خصوص در میان دولتهای غربی و مفسران دانشگاهی و مطبوعاتی به صورت نظامهایی در نظر گرفته میشوند که درآنها پدیده سانسور کمتر سازماندهی شده و مسئله مهم در این .جوامع مسئله آزادی بیان است. عده ای از متفکران سانسور را مصداقی از سرکوب دیدگاهها یا به رهبرداری از تبلیغات منفی، دخالت در کار رسانه ها و روابط اجتماعی یا ارائه اطلاعات نادرست یا حتی ایجاد مراکز آزادی بیان میدانند. درهریک از این روشها اطلاعات مطلوب با سیاست جلوگیری از کسب مخاطب توسط عقاید مختلف و تشکیل جلسات بحث آزاد و دادن میدان به عقاید به حاشیه رانده شده به افراد .جامعه تحمیل میشود گاهی اوقات اطلاعات خاص و منحصربه فرد که عده خاصی از آن باخبر هستند دریک فضای شبه سانسور نگهداری شده و به عنوان عقاید براندازانه یا نامناسب با آنها برخورد میشود
از انجا که مهمترین هدف سانسور جلوگیری از نشر و گردش آزادنۀ اخبار و اطلاعات و افکار است و کل سازوکار سانسور نیز حول تحقق همین هدف اصلی شکل می گیرد. از این منظر، سانسور همواره گویای مناسبات قدرت و به ویژه گویای منافع صاحبان قدرت، تفسیر و تلقی آنان از ادارۀ امور اجتماعی است. سانسور، در این معنا، ارتباط مستقیمی با ماهیت قدرت دارد و به همین دلیل دامنه  و مصادیق آن بسته به شرایط و موقعیت های تغییر می یابد در این خصوص فرج سرکوهی، نویسنده و روزنامه نگار باسابقۀ ایرانی، در مورد توصیف خصوصیات سانسور در جمهوری اسلامی ایران گفته است : سانسور در جمهوری اسلامی ایران ماهیتا چند وجهی است، یعنی هم سیاسی و اخلاقی است، هم مذهبی و سلیقه ای و هم ملغمه ای از همۀ اینها و چند عامل دیگر. در واقع، آنچه سانسور جمهوری اسلامی ایران را در قیاس با سانسور دورۀ شاه و دیگر نقاط جهان متمایز می کند همین ترکیب عجیب و غریب است. چنین ترکیبی قادر است هر چیزی را مشمول سانسور بداند
افزون بر این، فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران از جمله ابزارهایی است که در خدمت جدال ها و تسویه حساب های سیاسی درون قدرت به کار گرفته می شود. در واقع، پیام جمهوری اسلامی از خلال تصمیم اخیر هیئت نظارت بر مطبوعات این است : حکومت اسلامی در زمینۀ سانسور ذره ای کوتاه نمی آید
درنمایشگاه کتاب فرانکفورت ۲۰۱۷ که بزرگترین نمایشگاه بین المللی کتاب در جهان به شمار می رود. جمهوری اسلامی ایران در واپسین روزهای منتهی به برگزاری این نمایشگاه اعلام کرد که به دلیل حضور سلمان رشدی، نویسندۀ .انگلیسی، در این نمایشگاه از شرکت در آن خودداری می کند تحریم نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت توسط جمهوری اسلامی آنهم به نشانۀ اعتراض به حضور شناخته شده ترین نویسندۀ جهان – که البته ۲۶ سال پیش به دلیل نوشتن یک ُرمان بافتوای آیت الله خمینی به مرگ محکوم شد– تلویحا جلوۀ دیگری از پدیدۀ سانسور را در جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذاشت
بی سبب نبودکه سلمان رشدی در سخنانی که در نمایشگاه بین المللی کتاب در فرانکفورت ایراد کرد، نه فقط سانسور را حمله ای علیه طبیعت انسان به عنوان تنها جاندار بهره مند از زبان و تاریخ دانست، بلکه به همین دلیل و همانند روشنگران فرانسوی قرن هجدهم، بر ضرورت مبارزه با سانسور، با جهل و تعصبات دینی در عرصۀ جهانی، تأکید ورزید. او آزادی بیان را اصلی جهانشمول خواند که بدون آن سایر آزادی ها با شکست روبرو می شوند. و در مقابل، جامعۀ سانسور زده، یعنی فقدان آزادی بیان را نهادینه کنندۀ جامعه ای تک صدایی توصیف کرد که در آن دیوارهای ضخیم دائما میان “دوست” و “دشمن”، “خودی” و “غیرخودی” جدایی می اندازند و نزاع و خشونت دائمی (علیه صداها .و افکار متفاوت) را به رفتاری ثابت در زندگی جمعی بدل می سازند به تعبیر کانت – در مقالۀ معروف اش تحت عنوان “روشنگری چیست؟” – جامعه سانسور زده نه فقط با مدرنیته، با تجدد، بیگانه است، بلکه، صرف نظر از تصورات و تلقی افراد نسبت به خود و یکدیگر، جامعه ای عقل ستیز است
.
با این اقدام، مقامات جمهوری اسلامی عملا اعلام کردند که از نگاه آنان اعمال سانسور که در اصل تحمیل اراده، تلقی ارزش ها و تصورات حاکم است فقط به حیطه و جغرافیای کشوری به نام ایران محدود و منحصر نمی شود، بلکه بالعکس در تلقی آنان اعمال سانسور هیچ حد و مرزی در موضوع و موارد و حتا جغرافیا برنمی تابد : قتل فریدون فرخزاد ، قاسملو،  شاهپور بختیار و فروهر ها وبسیاری دیگر از روشنفکران مخالف حکومت استبداد دینی ایران در داخل و خارج از کشور مصداقی بر این مدعاست
واما سخن اخر ، به نظر می رسد سانسور در ایران از هیچ معیار وضوابطی تبعیت نمی کند چرا
که سانسور در جمهوری اسلامی ترکیبی است از معیار و فقدان معیار و وقتی که این دو با هم ترکیب می شود، پدیدۀ سانسور پیچیده تر و شدیدتر می شود. یعنی همانند دیگر موارد، ما در ایران در موقعیتی متناقض زندگی می کنیم. در عین حال، نباید از یاد برد که در ایران استبداد زده ی دینی، متولی سانسور فقط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست. امامان جمعه، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران، قوای انتظامی، قوۀ قضاییه، دفتر رهبری و حتا وزارتخانه ای همچون وزارت کشاورزی قادر به انجام سانسور هستند و سانسور هم می کنند. این وضعیت
اساسا مبارزه برای آزادی بیان را در ایران دشوار می سازد، زیرا، سانسور نه فقط قتل نویسندگان و روشنفکران دگراندیش داخل وخارج را در پی دارد، بلکه از شکل گیری کلیه نهادهای صنفی نویسندگان و روزنامه نگاران نیز جلوگیری می کند. خلاصه اینکه این همه نشان می دهد که مبارزه برای آزادی بیان در ایران بسیار دشوارتر از دیگر جاهای است واینگونه است که با وجود سانسورسنگ بنای اولیه بنیان دمکراسی در فضای استبداد وخفقان دینی شکل نمی گیرد وهمه نمایش های مدنی وشعارهای دمکراسی خواهانه جز کارتونی مضحک رخ نمی نمایاند.
بدون آزادی بیان، گشایش حوزۀ عمومی تبادل آزادنۀ افکار، یعنی نهایتا استقرار آزادی ناممکن است، در نتیجه بدون مبارزه علیه سانسور، بدون الغای آن، نه خودکامگی پایان می یابد و نه نخستین شرط حقوق بشر متحقق می شود. جامعۀ مبتنی بر سانسور جامعه ای در بن بست و سکون دائمی و بدون کوچکترین روزنه و دورنمای گذار به دموکراسی است
چرا که ازادی بیان وقلم، نشر افکار ،تعاطی وتضارب اندیشه ها ورای ارزش گذاری های دینی وسیاسی از ارکان دمکراسی به شمار می رود بی تردید دمکراسی خواهی هدف مهمی است که امروزه مبارزین باید در اعتراضات خویش آن را طلب کنند
همراهان گرامی به پایانی دیگر رسیدیم که خود سراغازی دیگر سالم بمانید وشاد
.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

شش + 15 =