گام به گام با گفتمان سیاسى روز ایران از رادیو فرهنگ ، این هفته عوامل کاهش ارزش پول ملى ایران تهیه و اجرا سارا فرزاد

شنوندگان صمیمی وهمیشه همراه سلام وعرض ادب بنده را پذیرا باشید با برنامه گام با گام با گفتمان سیاسی روز ایران در خدمت شما عزیزان هستیم

با توجه به اهمیت وحساسیت فضای اقتصادی حاکم بر حال وهوای این روزهای ایران که پی امد عملکرد غیر دیپلماسی بازیگران سیاست خارجه ونیز مستقیما شخص علی خامنه ای است این برنامه را اختصاص داده ایم به کاهش ارزش پول ایران وپی امد های آن
با من سارا باشید دردقایق پیش رو
پول به خودی خود ارزش ذاتی ندارد. تنها تکه هایی از کاغذ و یا اعدادی در یک دفتر است. با این حساب ارزش پول از کجا ناشی می شود؟
در گذشته پول به شکل سکه بود و به طور کلی از فلزات گرانبها مانند طلا و نقره درست می شد. ارزش سکه ها تقریبا براساس ارزش فلزاتشان تعیین می شد چرا که همیشه امکان ذوب سکه ها و استفاده از فلز آنها برای مقاصد دیگر وجود داشت. تا چند دهه پیش هم ارزش پول کاغذی در کشورهای مختلف براساس پشتوانه استاندارد طلا و یا استاندارد نقره و یا ترکیبی از این دو تعیین می شد. .یعنی به عنوان مثال هر ریال معادل طلا داشت ، استاندارد طلا در سال ۱۹۷۱ و با نظر نیکسون رییس جمهوری وقت آمریکا .پایان یافت با این حساب برچه اساسی یک تکه کاغذ به شکل اسکناس پنج هزار تومانی دارای ارزش است؟ پاسخ این پرسش ساده است: پول کالایی با میزان عرضه  محدود است و تقاضا هم برای آن وجود دارد چرا که مردم آن را می خواهند دلیل این که ما پول می خواهیم این است که می دانیم افراد دیگر هم خواهان آن هستند بنابراین می توانیم پولمان را به دیگران بدهیم و در مقابل از آنها کالاها و خدمات مورد نیازمان را دریافت کنیم. آنها هم می توانند از آن پول برای خرید کالاها و خدماتی که می خواهند استفاده کنند در نهایت هم آن چه که در اقتصاد مهم است محصولات و خدمات است و پول راهی است که با آن می توانیم کالاها و خدماتی که برایمان کمتر مطلوبند را تحویل دهیم و آنهایی که برایمان مطلوب ترند را دریافت کنیم. مردم نیروی کارشان (کار) را می فروشند تا پول به دست آورند و با آن در آینده کالا و خدمات بخرند پس در پاسخ این پرسش که چرا پول دارای ارزش است به طور خلاصه باید . گفت که دلیلش این است که مردم بر این باورند که قادر به تبادل پول با کالاها و خدمات در آینده هستند. این باور به پول تا زمانی که مردم از تورم آینده نمی .ترسند ادامه خواهد یافت
واما کاهش ارزش پول، یا کاهش ارزش پول ملی، چیست کاهش ارزش پول، یا کاهش ارزش پول ملی
در سیاست پولی مدرن، عبارتست از کاهش ارزش واحد پول یک کشور، نسبت به قیمت طلا یا سایر پولهای خارجی. این اتفاق باعث افزایش میزان صادرات و دشواری واردات کالا میشود، زیرا کشورهای دیگر کالاهای این کشور را ارزان مییابند. این پدیده، بر تجارت، صنعت و بازار اوراق بهادار کشور تاثیر منفی دارد و باعث کاهش قدرت خرید میگردد و اما قدرت خرید خود عبارتند از مقدار نسبت کالا یا خدماتی که میتواند با یک واحد ارزی خریداری شود. به عنوان مثال، اگر شما در دهه ۱۳۳۰ خورشیدی یک ریال به یک فروشگاه داده بود، نسبت به امروز قادر به خرید مقدار کالا بیشتری بودید. این نشان میدهد که شما در دهه ۱۳۳۰ خورشیدی دارای قدرت خرید ‘ بیشتری بودید. همانطور که آدام اسمیت اشاره کرد، داشتن پول به یک فرد توان “دستور دادن” به خدمات (کار) دیگران را میدهد. در نتیجه : قدرت خرید بیشتر، توانایی فرد بر افراد دیگر است تا توانایی آنها برای تبادل (تجارت) ارز یا پول با کالا و .خدمات انها اگر درآمد پولی مداوم یک فرد ثابت باقی بماند اما سطح قیمت افزایش یابد، قدرت خرید درآمدها افت میکند. تورم همیشه به معنی سقوط قدرت خرید درآمد نیست. زیرا تورم میتواند سریع تر از سطح قیمت افزایش یابد. درآمد واقعی بالاتر به معنی قدرت خرید بالاتر است، زیرا درآمد واقعی به درآمدی گقته میشود که با .توجه به تورم تنظیم شده است
یکی از مهمترین دلایل کاهش ارزش پول ملی کشورها تورم محسوب میشود که متاسفانه در سالهای اخیر در کشورمان به شدت افزایش پیدا کرده است پول در اصل یک کالا است، بنابراین قوانین بدیهی عرضه و تقاضا بر آن حاکم است. در اقتصاد ارزش یک کالا به وسیله عرضه و تقاضا و عرضه و تقاضا برای کالاهای دیگر تعیین می شود. قیمت هر کالا مقدار پولی است که یک فرد می دهد تا آن کالا را به دست آورد. تورم زمانی رخ می دهد که قیمت کالاها افزایش می یابد. به عبارت دیگر زمانی که پول نسبت به کالاهای دیگر کم ارزش تر می شود. این وضعیت وقتی رخ می دهد که در جامعه تورم وبالاخص رکود تورمی ایجاد گردد
بدیهی است اگر باور داشته باشیم که پول در آینده دارای ارزش خواهد بود کار .می کنیم تا به میزان بیشتری از آن دست پیدا کنم از انجا که سیستم پولی ما بر روی مجموعه ای از باورها به اجرا در می آید؛ این سیستم تا زمانی که به ارزش پول در آینده باور داشته باشیم کار خواهد کرد. اما چه چیزی می تواند باعث شود ما باورمان را به این سیستم از دست بدهیم؟ چنان .که گفته شد بعید است در آینده ی نزدیک جایگزینی برای پول پیدا شود پس چرا ممکن است به این فکر بیفتیم که پولمان در آینده ارزش پول دیگران را ندارد؟ چه می شود که به این باور می رسیم پولمان در آینده ارزش امروز خود را نخواهد داشت؟ در واقع این تورم است که باعث می شود مردم بخواهند با حداکثر سرعت ممکن از شر پولشان خلاص شوند. تورم و راه عقلانی ای که شهروندان در واکنش به آن در پیش می گیرند بدبختی بزرگی برای اقتصاد است. مردم نمی خواهند پای معاملاتی را امضا کنند که مستلزم پرداخت هایی در آینده باشد چون مطمئن نیستند وقتی پرداخت هایشان در آینده به پایان می رسد ارزش .پول چه قدر خواهد بود
به خاطر همین فعالیت های مرتبط با کسب و کار به شدت کاهش می یابد. تورم باعث همه انواع دیگر ناکارآمدی ها هم می شود، از تغییر قیمت هر چند دقیقه ای کافه ها گرفته تا این که یک خانه دار باید ساکی پر از پول را به نانوایی ببرد تا یک قرص نان بخرد. اگر شهروندان باورشان را به پول از دست بدهند و باور داشته باشند که پول در فعالیت های اقتصادی آینده ارزشش کمتر خواهد شد دیگر سخت کار نخواهند کرد
حال به اختصار در مورد علل ایجاد تورم وافزایش آن دردهه های اخیر در ایران اشاره می کنیم:
افزایش نقدینگی یا همان پول در جیب مردم به جای سرمایهگذاری در بخش -۱ تولید یا خدمات باعث شده رقم آن طی هفت سال اخیر از ۶۰ هزار میلیارد تومان به بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان برسد. این چالش مهم از اشتباه محاسباتی و غلط بودن سیاستهای پولی- مالی بانک مرکزی و دولت نشأت میگیرد. دولتهای نهم و دهم به طرق گوناگون به نظرات کارشناسان اقتصاد و دلسوزان این حوزه توجه نکردند. حتی چندین نامه از طرف اساتید دانشگاههای مختلف کشور خطاب به رییس دولت ارسال شد اما مجموعه دولت بیتوجه از کنار آنها عبور کرد و در .کمال افسوس همان هشدارها اکنون گریبان اقتصاد کشور را میفشرد از دیگر مشکلات اقتصادی ما که منجر به تورم و افزایش نقدینگی شده، -۲ اقتصاد نفتی است. بیش از ۸۰ درصد اقتصاد ایران تحت سیطره درآمدهای نفتی درآمده است از سال ۱۳۵۳ شمسی با افزایش قیمت سوخت فسیلی در اثر جنگ اعراب و تحریمهای نفتی، اقتصاد مبتنی بر نفت به عنوان یک ضایعه مزمن، اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده است از دیگر عوامل همچنین می توان به دخالت بیش از حد دولت در همه شوون -۳ اقتصاد که به عنوان یک وظیفه در آمده است اشاره کرد. بخش خصوصی ایران به عنوان سرمایهگذار، در نتیجه این سیاستها بهشدت تضعیف شده و تولید ملی
به دلیل واردات بیرویه کالاهای مصرفی توسط اقازاده ها وشبکه های تو در تو ومافیای اقتصادی سپاه و وزارت اطلاعات به شدت ضربه خورده است
همچنین در سالهای اخیر طرح هدفمندی یارانهها با پمپاژ پول در حساب -۴ شهروندان هرچند اندک آن هم به صورت بیرویه و بیحساب و کتاب موجب
افزایش نقدینگی و ضربه به تولید ملی شده است. دلیل آن هم غافل ماندن سهم .تولید در هدفمندی یارانههاست که باعث شده تولیدگران دچار کاهش بازده شوند دولت در اثر تصویب بودجه های سنواتی و افزایش بودجه، بودجه جاری بدنه -۵ دولت را روزبه روز بزرگتر کرده است تا جایی که شرکتها و سازمانهای .وابسته به دولت دو سوم از بودجه قوه مجریه را به خود اختصاص دادهاند
علاوه بر موارد فوق، گرفتاریها و مشکلات بینالمللی اقتصاد ایران ناشی از -۶ تحریمها موجب اوج گرفتن بیش از حد و انتظار تورم، حتی تورم ناشی از رکود اقتصادی شده است. در نتیجه این رویدادها اقتصاد ایران، پول ملی بیارزش شده و افزایش برابری دلار و سایر ارزهای خارجی در برابر ریال خسارات .جبران ناپذیری به پول ملی وارد کرد
اشکارا پیداست که همه مصائب امروز نتیجه عملکرد اشتباه سیاستهای پولی و مالی دولت طی چند سال اخیر است که جبران آن به گفته اقتصاددانان ناممکن می نماید امروز بحران اقتصادی که حنجره مردم را فشار می دهد ریشه در بی تدبیری وبی کفایتی مدیران نالایقی دارد که تحصیلات ودانش کافی برای حل معادلات اقتصادی را نداشته اند وسالهاست که اقتصاددانان متخصص کشور اساتید مطرح وبه نام با انگ ضد رژیم بودن به حاشیه رانده شده ودولت وقعی بر هشدارای انها قبل از بحران نداده است
شاید همین فروپاشی اقتصاد روزی دیر یا زود ازادی ملت را رقم بزند اگر چه به بهای سنگینی که مردم به دوش خواهند کشید
همراهان گرامی از انجا که مباحث اقتصادی تخصصی وخارج از بضاعت وقت برنامه است همه تلاشمان این بود که به اختصار به این مقوله ی مهم بپردازیم امید توانسته باشد ذهن تشنه وپویا ی شما را اقناع بخشد تا گفتار وشنیداری دیگر در پناه شادی وخرد

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

18 + نه =