گام به گام با گفتمان سیاسى روز ایران از رادیو فرهنگ، برنامه این هفته مفهوم شکنجه و قوانین بین المللى ، تهیه و اجرا سارا فرزاد

عزیزان همیشه همراه درود وعرض ادب دارم خدمت شما خوبان وهمراهان صمیمی هفته ای که گذشت با انبوهی از خبرهای ناخوشایند پیرامون نامه ی اسماعیل بخشی در خصوص شکنجه های روحی وجسمی ایشان در پست اینستاگرامی وى روبه رو بودیم …اگر چه .. جمهوری اسلامی در طی این چهل سال همواره گزارش های حقوق بشری مربوط به شکنجه وآزار واذیت زندانیان را تکذیب می کرده واز پاسخگویی طفره می رفته اما اینبار حرکت شجاعانه ی اسماعیل بخشی وبرخی دیگر از زندانیان در خصوص شکنجه های صورت گرفته در دوران بازداشت به موجی اجتماعی بدل گردیده است….. در این خصوص جای آن دیدیم موضوع این هفته گام به گام با گفتمان سیاسی روز ایرا ن را به شکنجه اختصاص دهیم موضوعی هر چند ملال اور اما ضروری با من سارا باشید در این برنامه

شکنجه بر اساس ماده یکم کنوانسیون منع شکنجه سازمان ملل متحد (۱۹۸۴) اینطور تعریف میشود: هر عملی که به واسطه آن و تعمدا درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعترافگیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص ثالثی مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص ثالث (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیضآمیز از هر نوع [شکنجه محسوب میشود]، به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فرد دیگری برخوردار از سمتی رسمی یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد. شکنجه شامل درد و رنجی که صرفا منبعث از احکام قانونی یا ذاتی این احکام یا بخشی از آنها باشد، نیست
در طول تاریخ، عنصر شکنجه از جمله مهمترین وسایل ایجاد رعب و وحشت در میان مردم از حکومتها و نظامهای مختلف جامعه بشری بوده که هنوز هم این .روشهای قرون وسطائی در برخی کشورهای جهان ادامه دارد. در دوران جمهوری رم، گواهی برده قبل از شکنجه ارزشی نداشت و آن برده ابتدا حتما باید شکنجه میگشت تا در زیر شکنجه به واقعیت اعتراف کند و بعد ممکن بود از شهادتش در دادگاه استفاده شود ، پیامبران و افراد مورد احترام مذهبی مشهوری از جمله مریم مجدلیه و عیسی مسیح در دین مسیحیت، و در دین اسلام سمیه دختر خباب مادر عمار و پدرش  یاسر از دیگر قربانیان شکنجه هستند، در تاریخ ایران میتوان از مازیار، بابک خرمدین، ، نام برد که در طول زندگیشان مورد شکنجه قرار گرفتند، در طول تاریخ، فلاسفه و دانشمندان مشهوری از جمله ارسطو، گالیله و فرانسیس بیکن از مشهورترین قربانیان شکنجه دولتی هستند که توسط نظامهای وقت و بعضا توتالیتر مذهبی و در دادگاههای قرون وسطائی به زیر دستگاه شکنجه سپرده میشدند
در دوران فرمانروایی مطلق کلیسای کاتولیک در اروپا، بسیاری در دادگاههای تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری میشدند. این افراد ابتدا محکوم به تحمل شکنجه و نهایتا اعدام به صورتهای بسیار غیرانسانی میگشتند. نهایتا پاپ ژان پل دوم، با تأیید دوره مشهور به «جنایات کلیسا» برای نخستین بار در تاریخ کلیسای کاتولیک، با «اشتباه» خواندن بیش از صد عمل کلیسا در آن دوران، از قربانیان شکنجه و مردم جهان عذرخواهی کرد
سازمان ملل متحد در قطعنامهای در سال ۱۹۸۷ انجام هر گونه اذیت، آزار و رفتار غیرانسانی و بشری در کره زمین را محکوم کرد و در منشور قطعنامه های و )UNCAT( با همین نام خواستار پیوستن کشورهای جهان به معاهده منع شکنجه مجازات و پیگیری عوامل شکنجه (مخصوصا شکنجه های دولتی) در سرتاسر دنیا شد. مهمترین بخشهای این قطعنامه بندهای ۱، ۲، ۳ و اولین پاراگراف از  بند ۱۶ هستند
شکنجه دولتی اصطلاحا به شکنجه هایی گفته میشود که به شکل سازمانیافته توسط دولتها و به صورت «دستور از بالا» انجام میشود ، تا پیش از تصویب «قانون مجازات عمومی ایران» در سال ۱۳۰۴ مصونیت قانونی در برابر شکنجه در ایران وجود نداشت. در قانون اساسی مشروطه یا متمم آن، هیچ صحبتی از شکنجه یا مجازات عاملان آن نشده است. در چهارچوب موازین فقهی نیز آنچه بیشتر به «اکراه» یا «اجبار» شناخته میشود ناظر بر روابط مدنی افراد است
با تصویب قانون مجازات عمومی در سال ۱۳۰۴، برای نخستین بار شکنجه در معنای تقریبا امروزی آن وارد بحثهای حقوقی ایران شد. بر پایه ماده ۱۰۳ این قانون: «هرگاه یکی از مستخدمین قضایی یا غیرقضایی دولت، برای این که متهمی را مجبور به اقرار کند او را اذیت و آزار بدنی کرده یا در این باب امری دهد؛ به حبس با اعمال شاقه از سه الی شش سال محکوم خواهد شد.» بر همین اساس، تمامی مأموران یا رهبران «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» (ساواک) بر پایه خود قوانین خاندان پهلوی ملزم بوده اند که از آزار و اذیت یا شکنجه متهمان سیاسی خودداری کنند. مضاف بر این که این عمل به موجب همان قوانین «جرم» محسوب میشده و مجرم (عامل یا آمر آن) میتوانسته تا شش سال زندان با اعمال شاقه محکوم شود. مسئولیتهای حقوقی مأموران ساواک در این رابطه کاملا روشن است و هنوز هم امکان پیگیریهای حقوقی در این زمینه وجود دارد. نکته مهم دیگر اینکه، مانند امضای میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی در اردیبهشت ۱۳۵۴ توسط دولت ایران، تعهدات بین المللی رژیم پهلوی هم در این باره صراحت دارند.
اگرچه قانون اساسی جمهوری اسلامی به این موضوع پرداخته و در اصل ۳۸ خود «هرگونه شکنجه، برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع» را ممنوع کرده اما شورای نگهبان در رد لایحه ممنوعیت شکنجه این موضوع را رد کرده و با توجه به قاعده دفع افسد به فاسد در این مورد موضوع را به اختیار قاضی گذاشته است، بنابر این این قانون هم همانند دیگر قوانین حقوقی ومدنی در جمهوری اسلامی دست قاضی را باز گذاشته تا به حکم سلیقه هرگونه شکنجه را تایید واجرای آن را مجاز بشمارد
روشهای شکنجه: در دورههای مختلف با توجه به نوع اتهامات رفتار بازجویان با متهمان متفاوت بود. در دوره پهلوی استفاده از شکنجه هایی مانند آپولو، کشیدن ناخن، سوزاندن  توسط سیگار و … به کرات استفاده میشد برخی از این روشها عبارت بودند از: سوزاندن با سیگار
این روش معمولترین وساده ترین روش شکنجه هاست که بارها از جمله برای شکنجه دانشجویان چپگرای بازداشت شده بکار رفتهاست: «دستهای بهروز کریمی زاده تا آنجا که از آستین بیرون بوده مملو از اثر خاموش کردن سیگار بر بدن بودهاست…»
سلول انفرادی: این روش به دلیل جلوگیری از ارتباط زندانی با دنیای بیرون و ایزوله کردن کامل او و همچنین مانع از دستیابی به امکان تحرک بدنی، نور و… توامان شکنجه های جسمی و روحی بر زندانی وارد میکند بیآنکه اثر خاصی بر بدن وی برجا گذارد. استفاده از لامپ مهتابی که در تمام ۲۴ ساعت روشن است و برقراری سکوت مطلق در محل بازداشتگاه، ساعت بیولوژیک بدن و امکان تشخیص زمان (ساعت، روز، هفته و…) را از زندانی میگیرد. استفاه از رنگ سفید برای دیوار و تمام قسمتهای سلول و حتی بشقاب سفید برای غذا بیش از پیش بر مغز زندانی فشار وارد میکند. تحمل این شکنجه برای زندانیان جوان که محفوظات ذهنی کمتری نسبت به کهنسالان (برای مشغول کردن خود در سلول) دارند بسیار مشکل میشود. در برخی موارد زندانی با آسیب رساندن به خود یا کوبیدن خود به در و دیوار و مجروح کردن خویش، تلاش میکند بهانهای برای خروج از سلول ایجاد کند. استفاده از سلولهای انفرادی بسیار کوچک (۵۰×۵۰ سانتیمتر) که زندانی حتی امکان دراز کردن پایش را هم ندارد، برای فشار مضاعف استفاده میشود، عمادالدین باقی در این باره میگوید:
استفاده از سلول انفرادی دقیقا یک روش آگاهانه و هدفدار برای به زانو درآوردن افراد است؛ یعنی (با این روش) افراد را در این شرایط دچار فلج ذهنی و روانی میکنند… این مثال به یک زندانی مربوط میشود که در سلول انفرادی بوده و تنها برای بازجویی ظاهرا توأم با شکنجه از سلول بیرون آورده میشده است. این زندانی پس از خروج از انفرادی به آقای باقی گفته است بهترین زمان برای وی زمانی بود که او را برای کتک زدن از سلول خارج میکردند
: تجاوز جنسی به زندانیان در ایران
در دهه ۵۰ و به دنبال ایجاد گروههای چریکی -عمدتا چپ- در ایران، زنان فعال سیاسی فراوانی زندانی شدند. در خاطراتی که توسط برخی از این زنان زندانی سیاسی ثبت شده مواردی از تجاوز توسط بطری و باتوم برقی -به قصد شکنجه زندانی ذکر شده است.
تجاوز جنسی به زندانیان سیاسی، فعالین حقوق بشر و… یکی از روشهای مرسوم در نظام جمهوری اسلامی ایران بودهاست که جهت تحقیر زندانی و تخریب روحیه وی استفاده شده است. بسیاری نیز تهدید میشوند به اقوامشان تجاوز خواهند کرد و گاهی هم به عنوان تاکتیک اسنادش به دست خودشان منتشر میشود، تا بفهمانند که «اگر منافع ما به خطر بیافتد، افراد نزدیک به نظام را هم اینجوری قربانی میکنیم تا بقیه حساب دستشان باشد.». در دهه ۶۰ در شب اعدام به زندانیان تجاوز میشد (تحت لوای ازدواج با زندانبانان و بازجویان) زیرا معتقد بودند دختر اگر باکره باشد به بهشت میرود، اظهارات فوق درحالی مطرح میشود که هیچگاه دین اسلام در اجرای قصاص، بین زنان و دختران اعم از باکره یا غیر باکره، تفاوتی قائل نشدهاست. در دین اسلام، هیچگاه اعدام دختران باکره منع نشدهاست تا بخواهند برای اعدام آنها، به دختران باکره تجاوز کنند. مطابق احکام اسلام، اگر کسی بابت ارتکاب به فساد فی الارض، محاربه، قتل عمد و … به اعدام محکوم شود، حکم برایش اجرا خواهد شد و هیچ فرقی بین مردان و زنان، اعم از باکره یا غیر باکره نیست. ضمن اینکه، طبق آموزههای اسلامی، رفتن به بهشت، نتیجه کارهای نیک و پسندیده افراد است، و ربطی به باکره بودن یا نبودن او ندارد، شکنجه سفید نوعی شکنجه روانشناختی مبتنی بر «محرومیت حسی» و «ایزوله کردن» شخص است. شکنجه سفید سبب تخریب «هویت شخصی» شکنجه شونده .و کاهش زیادی در «محصولات فکری» او میشود در حالت کلی، «شکنجه سفید» به شکنجه با استفاده از رنگ سفید گفته میشود که در آن، از رنگ سفید، غذای سفید، لباسهای سفید، دیوارهای سفید استفاده میشده و در کل شرایطی که به وسیله رنگ سفید، شکنجه روانی به متهم وارد شود، در ایران  برخلاف کشورهای دیگر، این شکنجه به وسیله رنگ سفید اعمال نمیشود و منظور از شکنجه سفید بیشتر شکنجه هایی است که شاید از لحاظ جسمی، آسیبی به جسم متهم وارد نشود؛ یعنی طوری شکنجه اش نکنند که بدنش مجروح شود؛ اما روح و روان متهم در سلولهای انفرادی تحت تأثیر و تحت فشار قرار میگیرد، در این نوع شکنجه، بازجو به شخص اطلاعات غلط میدهد؛ مثلا از وضعیت جسمی بد خانواده اش میگوید و اینکه مادرش سکته کرده، پدرش سرطان گرفته، به بیمارستان رفته اند یا بازداشت شده اند یا اینکه دوستان متهم بازداشت شده اند، یا علیه متهم اعترافاتی گرفته شده، که تماما کذب محض است مکان نگهداری متهم در این نوع شکنجه، سلول انفرادی است و در خلئی که زندانی در آن خلأ قرار میگیرد، برای چندین ماه دور از خانواده، بدون دسترسی به وکیل، تلفن، روزنامه، کتاب یا دیگر زندانیان، در آن سلول انفرادی کوچک، .تحت فشار و بازجویی قرار میگیرد تمام این مسائل، یک شکنجه روحی و روانی اعمال میکند که در ایران به آن «شکنجه نرم» یا «شکنجه سفید» گفته میشود
احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران، در گزارش خود به سازمان ملل آورده است که شاهدان میگویند ، فعالین حقوق بشر، در جریان بازجویی خود تحت شکنجه روانی و یکی از اَشکال آن، یعنی شکنجه سفید توسط نگهداری طولانی مدت در سلول انفرادی قرار گرفته و مورد تهدید بازجویان برای دستگیری، شکنجه و تجاوز به اعضای خانواده واقع شدهاست. همچنین طبق گزارشها زندانیان سیاسی مورد ضرب و شتم شدید برای حصول اعترافات دروغین اجباری قرار می گیرند
از خاطرات شکنجه های زندانیان سیاسی وعقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی منابع نوشتاری دیداری بسیار موجود است …..که علاقمندان را به ی گیری دعوت می کنیم ازخاطرات زندانیان دهه شصت گرفته تا بلاهایی که بر سر معترضین در جنبش سبز در کهریزک اورده شده تا معترضین حقوق صنفی کارگران معلمان ودراویش وبلاخره هر کسی که دمی از مخالفت واعتراض زده باشد تنی به شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی داده است اسناد ومدارک بسیاری موجود است. حال با این حرکت شجاعانه اسماعیل بخشی بر همه مردم بلاخص زندانیان داخل وخارج که تن به شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی داده اند واجب است که چالش منع شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی را دنبال کنند که امروز بی تفاوتی بزرگترین خیانت است

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

پنج + سیزده =