گزارشی از حمله مأموران امنیتی به منزل حسین کاظمینی بروجردی

آرون عسکری

روز شنبه ۶ آبان ۱۳۹۶، مأموران امنیتی به منزل حسین کاظمینی بروجردی، حمله کرده و بعد از به هم ریختن کتب و یادداشت، برخی اسناد، مدارک و لوازم شخصی وی  را ضبط کرده و او را  نیز با خود به دادسرای ویژه روحانیت تهران واقع در خیابان زعفرانیه، خیابان مقدس اردبیلی، جنب فرمانداری شمیرانات منتقل کردند.

گزارش شده، این دادگاه از مراکز به ظاهر قضایی و در حقیقت عامل اجرایی حفاظت اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات است.

بک منبع آگاه در این رابطه گفت: «آقای بروجردی با برخورد خشونت بار فردی به نام عبداللهی قرار گرفت که دادستان ویژه تهران می باشد. عبداللهی پس از توبیخ و تهدید بسیار و بازجویی در مورد دیدارهای اندک و جسته گریخته مردم با آقای بروجردی، محدودیت های بیشتر حقوقی و قضایی بر علیه آقای بروجردی وضع نمود.»

این منبع در ادامه افزود: «یوسفی، مسئول اجرای احکام و قاضی ناظر بر زندان و مصطفی راوندی، منشی او، بدون توجه به وضعیت ناگوار این زندانی رنجدیده، وی را مورد آزار روحی و جسمی قرار دادند. در پایان این جلسه، از ایشان رسما تعهد گرفتند که هرگز در هیچ مراسم دعا و نیایش یا ختم شرکت نکنند و متذکر شدند اگر ایشان در هر جلسه ای شرکت کند، با حمله وسیع و برخورد خشونت آمیز حکومت مواجه خواهد شد. آنها اذعان داشتند که دستور مستقیم از سپاه دارند که با ایشان و شاگردانش برخورد شود.»

این منبع نزدیگ به حسین کاظمینی بروجردی در ادامه گفت: «در حال حاضر، با وجود این که مدت حبس ناعادلانه یازده ساله آقای بروجردی به پایان رسیده است، ولی هنوز برای ایشان دو پرونده دیگر را باز گذاشته اند و این بار هم مقامات ویژه روحانیت، با اشاره به آن پرونده ها متذکر شدند که این پرونده ها همچنان باز خواهد ماند تا آقای بروجردی با هیچ جنبش مدنی همراهی نکند و مردم را به برگزاری تجمعات فرا نخواند.نتیجه این فشارها حصر خانگی است که بسی بدتر از هر زندان است، چرا که ایشان در زندان به راحتی از طریق تماس با زندانیان دیگر اعلامیه های سیاسی خود را انتقال می داد، ولی اینجا در بایکوت عملی قرار دارد.»

 این منبع در پایان گفت : «آقای بروجردی در جریان این بازجویی خواهان بازگشت به زندان شدند، ولی چون حال جسمی و بالینی ایشان خراب بود و احتمال مرگ وی می رفت، رئیسی دادستان کل ویژه روحانیت با اصرار او مبنی بر بازگشت به زندان موافقت نکرد. انتظار می رود که صاحبان وجدان و مدعیان حقوق بشر از این زندانی سیاسی عقیدتی که به ظاهر بیرون از زندان است و در حقیقت تابلوی اوین در بالای سر منزل وی همچنان نصب می باشد، حمایت همه جانبه به عمل آورند.»

بروجردی سال های حبس خود را در زندان‌های تهران و یزد سپری کرده است. وی روز شانزدهم مهر سال  ۱۳۸۵ پس از درگیری بین نیروهای پلیس و طرفدارانش بازداشت شد.

حسین کاظمینی بروجردی و طرفدارانش ماه‌ها تحت فشار بودند؛ هشتم مرداد نیروهای امنیتی به منزل این روحانی حمله کردند و خویشاوندانش را دستگیر کردند. آن‌ها بیست و یک روز در زندان اوین بازداشت و شکنجه شدند. از آن به بعد طرفداران وی در محل سکونتش سپرهای انسانی تشکیل دادند تا مانع دستگیری او شوند. این تاکتیک در روز دوازدهم مرداد که نیروهای امنیتی مجددا برای دستگیری او برگشتند، موفقیت‌آمیز بود. در تمام مدتی که طرفداران آیت‌الله به صورت موقتی مانع دستگیری او بودند، صدها نفر از آنان، زن و مرد توسط عوامل حکومت تعقیب، دستگیر و در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می‌شدند.  پس از بازداشت وی بیش از ۳۰۰ نفر از طرفدارانش نیز همراه او بازداشت شدند و پنج نفر از آنان حکم دو تا پنج سال زندان دریافت کردند.

پس از بازداشت آیت‌الله بروجردی در مهرماه ۱۳۸۵، عفو بین‌الملل اعلام کرد که در هوایی نیمه زمستانی وی در سلولی بدون وسیله گرمایی نگهداری می‌شود و طی بازجویی ها شکنجه شده است. بهمن ماه همان سال و زمانی که مادر حسین کاظمینی بروجردی حال مساعدی نداشت، مقامات ایرانی از اعطای مرخصی به وی برای ملاقات با مادرش خودداری کردند. زمانی که مادرش فوت شد او اعتصاب غذا کرد. محاکمه بروجردی در شعبه سه دادگاه ویژه روحانیت و پشت درهای بسته برگزار شد و خردادماه حکمش اعلام شد.

حسین کاظمینی بروجردی در جریان دعوای حقوقی به وکیل قانونی‌اش دسترسی نداشت و وثیقه‌ای معادل پانصد میلیون تومان برای وی صادر شد. دادگاه ویژه روحانیت ابتدا او را به خاطر مجموعه‌ای از اتهامات، مثل محاربه ( جنگ با خدا )، مخالفت با رهبری سیاسی کشور و ارتباط با عناصر ضدانقلاب و جاسوسان، گناهکار تشخیص داد. محاربه، اتهامی است که پس از درگیری‌های انتخابات سال ۸۸ ایران بیشتر از پیش علیه مخالفان و معترضان نیز به کار گرفته شدو مجازات این حکم می‌تواند مرگ باشد.

دادگاه تجدید نظر این حکم را به ۱۱ سال زندان تقلیل داد. شش نفر از طرفداران بروجردی همراه وی به مرگ محکوم شدند، ولی احکام آنان نیز بعدا تغییریافت.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

4 × 5 =