نامه سرگشاده مهدی فراحی شاندیز, زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی کرج ، خطاب به دیکتاتور ایران

به خودت بیا و استعفا بده، که دیگر هیچگونه مشروعیت و عزتی در داخل و خارج نداری

سید علی خامنه ای، رهبر خود خوانده ی جهان اسلام؛
نمیدانم نام من را شنیده ای یا خیر؛
من مهدی فراحی شاندیز ام یک مهندس ایرانی اهل تهران، کسی که ۹ سال است به خاطر اتهام واهی (توهین به رهبری) که مزدورانت به من نسبت داده اند در زندانهای کثیف و پلید تو عمر خود را سپری میکنم، سال ۱۳۹۰ که وارد زندان اوین شدم ۵۰ ساله بودم با تن و جانی سالم و قبراق، اما امروز در اردیبهشت ۱۳۹۹، پنجاه و نه ساله ام موی و محاسنم سفیدِ سفید است و به دیابت و بیماری قلبی و کم سوئی چشم و کم شنوایی گوش دچارم و کلیه هایم مرا بسیار رنج میدهند و از قساوت قلب قضات زیر دستت تاکنون ۴ زندان مخوف این کشور پهناور را که امروز زیر یوغ ظلم توست به چشم دیده ام و از هر کدام از این زندانها زخمی و جراحتی که توسط ماموران دژخیم آن زندانها بر پیکرم نقش بسته به یادگار دارم، بدترینش همین شکستگی و آسیبی است که بر پهلویم نشسته است.

جالب اینجاست که بارها به دروغ گفته ای که هیچ کسی را حتی اگر توهین هم به شخص من کردند زندان و عقوبت نکنید و اصلا چنین افرادی در ایران وجود ندارند؛
این میزان دروغگویی و خودخواهی و تکبر برای چیست؟ تنها برای چند صباحی در قدرت بودن؟؛

این منم مهدی فراحی شاندیز یک زندانی سیاسی که به اتهام و قوانین خودساخته ی نظام اسلامی تو که همانا “توهین به رهبری” است سالهاست در زندانم و از دیدن همسر و فرزندان و سرزمین مادری ام محرومم!

بعید میدانم، اما به خودت بیا و استعفا بده، که دیگر هیچگونه مشروعیت و عزتی در نزد ما ملت ایران نداری، تازه مردم ایران به کنار در جهان نیز به باد انتقاد و تحقیر گرفته شده ای و جهانیان به یاری ملت ایران آمده و کمر به خلع قدرتت بسته اند، اخیرا نیز شنیده ام که در آن سوی عالم سیاستمداران برجسته ی جهان بنامی که لایقش هستی صدایت میکنند که عمری است مخالفین داخلی برایت برگزیده اند “سید علی گدا” که چشمت سیر نمیشود از ثروت و قدرت دنیا مگر با خاک گور!

مهدی فراحی شاندیز
زندان مرکزی کرج

۲۸اردیبهشت ماه ۹۹شمسی

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

بیست − شانزده =