امیر جواهری هستم و برنامه کارگری این هفته را به شنوندگان رادیو فرهنگ در جای جای جهان تقدیم می کنم . بیانیه کانون صنفی معلمان ایران(تهران): این ظلم در تاریخ بی جواب نخواهد ماند جایی که قانون به پایان می رسد، ظلم آغاز می شود (جان لاک ) . نام محمد حبیبی آن گونه که شنیده و دیدهایم با رفتارهای غیرقانونی که بر او روا داشتهاند، عجین گشته است.
از ۱۲ اسفند ۹۶ که بر شقیقهاش کلت گذاشتند و بر صورت و چشمانش اسپری فلفل پاشیدند، از ۲۰ اردیبهشت ۹۷ که جلوی چشمان همکاران فرهنگیش، حضور او را در حاشیهی تجمع آرام و صنفی فرهنگیان برنتافتند و جفاکاران بیقانون و نیروهای امنیتی او را با مشت و لگد بر سنگفرش خیابان کشیدند، از زندانی شدنش در زندان مخوف و دور از قانون تهران بزرگ … ، تا حکم سنگین که در پی پروندههای قانونگریز بر او روا داشته و نیز خبرهایی که این روزها از وزارتخانه آموزش و پرورش به گوش میرسد، همه و همه نشانی از خشونت سیستماتیک است که علیه محمدحبیبی و برای فشار بیشتر بر فعالان صنفی و تزریق فضای ترس و یاس بر جامعه فرهنگیان صورت می گیرد. این گوشه ای از فضای بیانیه بود که نگرانی بخشی از جامعه فرهنگی و جنبش آزادیخواهی ایران است . این مسخره ترین حکمی است متوجه یک معلم می سازید . معلمی را از خیابان می گیرید و به زندانش می اندازید بعد می گویید برسر کلاس حاضر نمی گردد . تعجب انگیز است که معلمی در زندان باشد و او را به جرم حاضر نشدن بر سر کلاس در دراز مدت حکم اخراجش را صادر کنید . جای معلم در زندان نیست . برسر کلاس است و این آن شعار مرکزی ایست که همواره ادا می گردد جای معلم بر سر کلاس است و این متوجه وضعیت همه معلمان زندانی محمود بهشتی لننگرودی – اسماعیل عبدی- و محمد حبیی و عبدالرضا قنبری و دیگران می شود . بدون هیچ تردیدی کانون صنفی معلمان تهران همچنان که بارها بر بیگناهی همکاران صنفی دربندش تاکید کرده است، از وزارتخانه میخواهد دست از تزویر و ریا و رفتارهای دوگانه بردارد و با به رسمیت شناختن فعالیتهای صنفی و قدردانی از فعالان صنفی فاصله خود با جامعه مدنی را کوتاهتر کند و حداقل از مشکل تراشی برای معلمانی که بناحق به حبس کشیده شدهاند دوری گزیند..در خبر ها است که جلسه پرسش و پاسخ تلگرامی جمعه ۱۰ خرداد توسط عسل محمدی و هیراد پیربداقی در تلگرام و در حمایت از فعالان نشریه گام برگزار شد. این فعالان که همپرونده اند با اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و علی نجاتی ، مدت ها در زندانند و همعرض فعالان نیشکر هفت تپه آقای امیر امیر قلی به تهران انتقال داده شده اند ، به افشاء گری پرداختند. در طول هفته گذشته اخراج دهها کارگر عرب اهوازی از کشت و صنعت نیشکر و تجمع اعتراضی آنها در اهواز گزارش دشه است . در رابطه با دشواری های زندگی خانم اکرم نصیریان فعال ندای زنان ایران و معلم سوادآموزی زنان و همیار سیل زدگان بعد از ازادی از زندان ، در صفحه اینستاگرام خود خبر از ارجاع پرونده اش به شعبه اول دادیاری گرمسار داد:« سه روز پس از آزادی ام با وثیقه ۲۰۰ میلیونی، پبامکی با مضمون اینکه پرونده ام به شعبه یک دادیاری گرمسار منتقل شده برایم ارسال شد که تعجب مرا برانگیخته است.
از آنجا که در طول زندگی ام هیچ گاه در گرمسار،کار و زندگی نکرده ام و همیشه در تهران بوده ام، تعیین محل دادیاری پرونده ام در گرمسار،سوال برانگیز است.در خبر ها آمده است که : عدم واریز ۳ ماه حقوق های معوقه کارگران راهآهن رباطکریم، اسلامشهر، اندیمشک، جنوب شرق زاهدان، ۱ ماه حقوق کارگران راهآهن اراک و گذران ۲ ماه از عدم پرداخت حقوق کارگران راهآهن زاگرس و تراورس لرستان ، پرداخت نشده است . در خبر ها است که مردم شهرستان خاش در اعتراض به وضعیت جایگاه های سوخت و بنزین و مصادره سوخت های مردم توسط ماموران امروز پنجشنبه ۹ خردادماه ۹۸ در مقابل فرمانداری شهرستان خاش تجمع اعتراضی برگزار کردند. تعطیلی ۳۰ واحد صنفی در قزوین به دلیل تخلفات بهداشتی، این تعطیلی شامل واحد های مختلف به مانند : استخر شنا، آجیل پزی، رستوران، اغذیه فروشی و کبابی، ماست بندی، سبزی خرد کنی، تهیه غذای بیرون بر، نانوایی، خواربار فروشی، قنادی، میوه فروشی، جگرکی، آرایشگاه زنانه و لبنیاتی بودندکه به طور موقت تعطیل و پرونده آنها برای رسیدگی به مراجع قضایی ارسال شد.
خبرمیدانی که خانم نسرین هزاره مقدم در ایلنا انتشار داد، بغایت خواندنی است او از قول روزنامه محلی شهرآرا در خراسان رضوی گزارش داده در پی ارائه آمار جدید از سوی بانکها٬ تعداد واحدهای تعطیل شده به ۱۳۹ مورد و با سرمایهای بالغ بر هشت هزار میلیارد تومان رسیده است. این ماجرا دشواری بس بزرگی را متوجه زندگی کارگران می نماید . یعنی هر کارخانه ای که تعطیل میشه ، خود صاحب کارخانه ضرر آنچنانی نیم کند چرا که آنها ، به دلیل مالکیت زمین، ملک و ماشینآلات، حتی اگر تولید را به طور کامل متوقف کنند، چندان ضرر نمیکنند؛ چراکه میتوانند سرمایه خود را با خارج کردن از چرخه تولید، در روشهای درآمدزای دیگر که این روزها به مراتب بیشتر از تولید و سازندگی صرفه اقتصادی دارد، به جریان بیاندازند؛ ولی این کارگرانند که متضرر می گردند . در گزارش دیگری مریم وحیدیان هم از دشواری زندگی باربران خبر می دهند و می نویسد : باری که بر دوش کارگرانِ باربر سنگینی میکند؛ کمرهایی که ۳۰ سال خمیده خواهند ماند. او می گوید: اتومبیل میدان را دور میزند و میایستد، دستهای کارگر دورهاش میکنند؛ مردی که دستمزد کمتری پیشنهاد داده، سوار میشود. با خود میاندیشد؛ امروز هم بالاخره کاری نصیبش شد؛ تا فردا «سحر چه زاید باز…»
این سکانس تکراری همه روزهای کاری «کارگران باربر» است؛ در قائمشهر حوالی میدانهای اصلی شهر هر صبح میایستند. معمولاً هم کسی که قیمت پایینی را بگوید، کار را میقاپد. خیلی روزها همین میدان، جولانگاه ناامیدی است؛ وقتی که گوشه خیابان را طی میکند، به توافق نرسیده و آن روز بیکار مانده است. آنی که به توافق نرسید کارگر حمال است و آنی رضایت نداد صاحب بار یخچال، تلویزیون، ماشین لباسشویی و لوازم منزل تا گچ، سیمان، آجر و مصالح سنگین ساختمانی … این کارگران از هیچ تشکلی برخورددار نیستند یک انجمن صنفی دارند که کارکردی به حال این نیروی رنج و کار جامعه ندارد. آخرین خبر مربوط به اجلاس سازمان جهانی کار درژنو است که ۲۰ خرداد امسال به مدت ۱۰ روز در ژنو برگزار میشود. و نمانیدگان کارفرما ها – خود وزیر کار و نمانیدگان خود برگزیده کارگران در آنجا شرکت می کنند . نهاد های همبتسگی با جنبش کارگری در ایران ــ خارج از کشور؛ خطاب به کارگران جهان و نهادهای بین المللی کارگری! آورده اند : امروز دهها نفر در زندانند و جا دارد که ما فعالان نهاد های همبستگی با جنبش کارگری در ایران ، در کشورهای اروپا ، استرالیا و کانادا ، بدون کمترین توهمی نسبت به ماهیت و اهداف سازمان جهانی کار (آی.ال. او ) و اجلاسش که نماینده گان رژیم ارتجاعی جهموری اسلامی ایران نیز درآن حضور دارند ،ضمن تشکر از کارگران و نماینده گانی که تاکنون با هم طبقه ای های خود در ایران اعلام همبستگی کرده اند ازکلیه کارگران و نهادهای کارگری در جهان تقاضا می کنیم از تمام امکانات خود برای فشار بر رژیم اسلامی و آزادی بی قید و شرط همه همکاران زندانی خود در ایران دریغ نکنند! و … با هم به پای این گفتگو بنشینیم .