١٢ مهر سالروز درگذشت “احمد اعطا “با نام ادبی “احمد محمود” نویسندهٔ معاصر ایرانی میباشد

١٢ مهر سالروز درگذشت “احمد اعطا “با نام ادبی “احمد محمود” نویسندهٔ معاصر ایرانی میباشد ، او را پیرو مکتب رئالیسم اجتماعی می‌دانند. معروف‌ترین رمان او همسایه‌ها در زمرهٔ آثار برجستهٔ ادبیات معاصر ایران شمرده می‌شود.

احمد اعطا در چهارم دی ماه ۱۳۱۰در اهواز متولد می‌­شود. پدرش حاج محمدعلی اعطا، معماری بود با ده فرزند. وی تحصیلات ابتدایی را تا پایان دبیرستان در اهواز طی می‌­کند و مشاغل مختلفی چون کارگری، آجرتراشی، بندکشی، بارنویسی کشتی و پارچه فروشی را تجربه می‌­کند. در آغاز جوانی به فعالیت­های سیاسی روی می‌­آورد و به سرعت زندانی می‌­شود. پس از آزادی به دانشگاه افسری می‌­رود اما فعالیت­های سیاسی را ادامه می‌­دهد و بالاخره با کودتای سال ۳۲ بار دیگر دستگیر می‌شود و در زندان لشکر دو زرهی هم­بند مرتضی کیوان، دکتر حسین فاطمی‌ و مبشری می‌­گردد و از آنجا به پادگان شیراز و بعد زندان جهرم و لار فرستاده می‌­شود و نهایتن به بندر لنگه تبعید می‌­شود و دو سال را به صورت سرباز در پادگان آنجا می‌گذراند. خاطرات این دوره در رمان­های «همسایه­‌ها» و «داستان یک شهر» تاثیر فراوانی داشته است.

با پایان دوران تبعید وی به اهواز باز می‌­گردد. در این زمان او ۲۷ ساله است و به علت سابقه پیشین در ادارات دولتی پذیرفته نمی‌­شود. نهایتاً با مسوولیت یکی از دوستان به عنوان سرپرست حوزه عمرانی لرستان استخدام می‌­شود و شروع می‌­کند به فعایت­های عمرانی برای روستاهای لرستان که به­دلیل مخالف با برداشت­های شخصی برخی از اشخاص از حساب عمرانی و پس از جدال فراوان، برای کوتاهی دست آنها مجبور به استعفا می‌­شود و مدتی را در بیکاری می‌­گذراند که مجددن همان دوست قبلی او را به عنوان کارشناس امور اجتماعی و شرکت­های تعاونی روستایی به شرکت ایتال کنسولت معرفی می‌­کند و او تا سال ۱۳۴۲در جیرفت می‌­ماند.

در این دوره وی پس از ایجاد تعاونی­های روستایی، از طرف فرماندار از ادامه کار نهی می‌­گردد و فعالیت اجتماعی وی در شرکت مذکور هم تعطیل می‌­شود و مدتی به عنوان انباردار قطعات یدکی کار می‌­کند و سپس استعفا می‌­دهد. محمود تا سال ۱۳۴۵مشاغلی را چون کارمندی شهرداری اهواز و مامور خدمت در استانداری خوزستان تجربه می‌­کند و پس از آن کار در سازمان زنان ایران و مرکز آن در تهران، نویسندگی برنامه دادیویی، کارمندی شرکت خصوصی فروش هواپیماهای تک موتوره، کار در اداره رفاه و خدمات اجتماعی و قائم مقام مدیرعامل موسسه تولید و پخش پوشاک را تجربه می‌­کند و در سال ۱۳۵۷خود را بازخرید می‌­کند و تمام فعالیت خود را به داستان­نویسی اختصاص می‌­دهد.

احمد محمود در ۱۲ مهرماه ۱۳۸۱بر اثر نارسایی ریوی پس از یک دوره­ی طولانی بیماری، در بیمارستان مهراد تهران فوت می‌­کند و در امام زاده طاهر کرج در کنار احمد شاملو به خاک سپرده می‌شود.

احمد محمود، نام ادبی مستعار احمد اعطا است که وی در جوانی و ابتدای کار نویسندگی برای خود انتخاب می‌­کند. احمد محمود فعالیت ادبی خود را با نگارش چند داستان در سال­های ۱۳۳۳تا ۱۳۳۶برای مجله­‌های تهران آغاز می‌­کند. سپس این داستان­ها را با هزینه شخصی در مجموعه­ی «مول» و در ۵۰۰ نسخه چاپ می‌­کند. سال ۱۳۳۹کتاب­فروشی گوتنبرگ کتاب «دریا هنوز آرام است» را چاپ می‌­کند که روی دستش می‌­ماند. مجموعه­ی «بیهودگی» در سال ۱۳۴۱به هزینه خودش و در ۵۰۰ نسخه و در چاپخانه امیرکبیر اهواز چاپ می‌­شود. «زائری زیر باران» نیز در سال ۱۳۴۶با هزینه­ی شخصی به چاپ می‌­رسد. مجموعه «پسرک بومی‌ و غریبه­‌ها» در سال ۱۳۵۰توسط انتشارات بابک به چاپ می‌­رسد و احمدمحمود را به عنوان یکی از داستان­‌نویسان موفق به جامعه می‌شناساند.

رمان «همسایه‌ها» یکی از مشهورترین رمانهای احمد محمود در سال ۱۳۴۵ در اهواز نوشته می‌­شود که به علت اوضاع سیاسی آن روزگار و عدم پذیرش انتشارات آن روزگار به علت بی­نام و نشان بودن نویسنده­اش، مجال چاپ نمی‌­یابد. احمد محمود بخش­هایی از این رمان را در مجله­های فردوسی، پیام نوین و جنگ جنوب چاپ می‌­کند. سال ۱۳۵۲رمان همسایه­ها را بازنویسی می‌­کند و این کتاب در سال ۱۳۵۳به همت و سفارش دکتر ابراهیم یونسی و توسط انتشارات امیرکبیر و در ۱۰۰۰ نسخه چاپ می‌­شود که پس از پخش، به بهانه های سیاسی و امنیتی توقیف می‌­گردد. این رمان بار دیگر در ابتدای انقلاب و با توجه به باز شدن نسبی فضای سیاسی چاپ می‌­شود و با استقبال فراوان مخاطبان همراه می‌­گردد که مجدداً توسط جمهوری اسلامی‌ و به بهانه مبتذل بودن ضبط و ممنوع می‌­گردد و از پس هرگز به طور رسمی‌ به چاپ نمی‌­رسد. رمان «همسایه­‌ها» به عنوان جنجالی­‌ترین رمان احمد محمود در سال ۱۹۸۳توسط «ن. اندیرووی» به روسی ترجمه شده و توسط انتشارات «رادوکا» در مسکو به چاپ رسیده است.

رمان « داستان یک شهر » در سال ۱۳۶۰از طرف انتشارات امی‌رکبیر به چاپ می‌­رسد و چند ماه بعد توسط نشر نو تجدید چاپ می‌­شود و پس از آن مجوز چاپ نمی‌­یابد. رمان «زمین سوخته» در سال ۱۳۶۱ از سوی نشرنو چاپ می‌­شود و یک ماه بعد تجدید چاپ می‌­گردد. مجموعه داستان­های « دیدار » در سال ۱۳۶۹، « قصه آشنا » در سال ۱۳۷۰و «از مسافر تا تب خال» در سال ۱۳۷۱و رمان سه جلدی «مدار صفر درجه» در سال ۱۳۷۲و رمان دو جلدی « درخت انجیر معابد » در سال ۱۳۸۰ آثار بعدی این نویسنده به شمار می‌­آیند.

احمد محمود در بررسی تاریخ بیست ساله ادبیات داستانی ایران از سال ۱۳۵۷تا ۱۳۷۷به عنوان برترین داستان­‌نویس و رمان­‌پرداز بیست سال ادبیات داستانی، به جامعه­‌ی ادبی ایران معرفی می‌­شود که جایزه­‌ی وی در ساعاتی قبل از برگزاری مراسم به دستور عالی­ترین مقام حکومتی ایران مصادره می‌­گردد و نام وی در فهرست نویسنده­‌های غیرقابل تقدیر از سوی جمهوری اسلامی‌ ایران معرفی می‌­گردد. عطاالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، بعدها از علت اصلی این موضوع پرده می‌­دارد.

به جز رمان همسایه­‌ها که به زبان­های روسی و عربی ترجمه شده­‌اند. داستان بلند «بازگشت» از مجموعه «دیدار» نیز به زبان آلمانی ترجمه گردیده است.

احمد محمود در اواخر عمر دچار بیماری تنگی نفس شد و این بیماری در سال ۱۳۸۰ یک بار او را به بیمارستان کشاند. در اول مهرماه ۱۳۸۱ بار دیگر حال او به وخامت گرایید و پس از انتقال به بیمارستان و بستری شدن، در روز جمعه ۱۲ مهر سال ۱۳۸۱ به دنبال یک دورهٔ بیماری ریوی در بیمارستان مهراددر تهران درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

هفت + 10 =