شاهنامه و گرانمایگان سخنور برنامه اى از رادیو فرهنگ ، بخش پنجم و پایانى فرنگیس نامه ، تهیه و اجرا سعید اوحدى

با درودهاى گرم و پاکدلانه : در سلسله گفتارهاى “شاهنامه و گرانمایگان سخنور” این هفته در بخش پنجم و پایانى داستان شورانگیز “فرى گیس “ یا فرنگیس را که همسر با وفاى “سیاوش” و مادر خردمند “کیخسرو” و دخت فرزانه ” افراسیاب ” میباشد ادامه میدهم ، در این بخش یکى از زیباترین صحنه هاى شیفته دلان و مهرورزان به نظم کشیده شده است و آنهم رفتن رستم است به نزد کیخسرو که فرنگیس را از فرزندش کیخسرو براى فریبرز که برادر سیاوش و یا بهتر گفته باشم عموى کیخسرو میباشد خواستگارى کند و در این بخش پاسخ خردمندانه این فرزند و رفتن به پیش مادر که فرنگیس بوده را خواهیم شنید و به دیدار این صحنه بسیار شورانگیز میرویم و در نهایت فرنگیس مى پذیرد و این پیوند خجسته شکل میگیرد و آنگاه به پایان زندگى کیخسرو اشاره اى کوتاه خواهم داشت ، هفته گذشته بدانجا رسیدیم که سرانجام با دلاورى گیو پهلوان ایرانى ، فرنگیس و کیخسرو به ایران میرسند و کاوس شاه که پدر بزرگ کیخسرو بوده به استقبال میهمانان میرود و پس از چندى کیخسرو بر تخت شاهى مى نشیند و در فکر انتقام خون پدر خود سیاوش و همچنین رنج و دردى که مادرش فرنگیس کشیده بوده افراسیاب را از تخت شاهى سرنگون میکند و سپس فرمان به آزادى و آرامش مردم توران میدهد ، و در بخش سوم بدانجا رساندیم که پس از کشته شدن سیاوش و سوگوارى براى او، فرنگیس بدست پیران و گلشهر سپرده میشود و سرانجام در نهان بار گرانى که از سیاوش در نهان دل داشته بر زمین میگذارد که پسرى مانند خورشید تابان بوده و نام او را خسرو میگذارند ” کیخسرو” و براى نجات جان این فرزند وى را به شبان میسپارند و چون به نوجوانى میرسد با وساطت پیران به نزد افراسیاب که پدر بزرگ او بوده برده میشود و افراسیاب کینه گذشته را فراموش میکند و دستور میدهد دخترش که فرنگیس بوده به همراه نوه اش به سیاوش کرد شهرى که سیاوش بنا نهاده بوده بروند و زندگى را بخوبى بگذارنند ، اما از ایران گیو پهلوان که پسر گودرز و داماد رستم بوده براى آوردن فرنگیس و کیخسرو به توران میرود و پس از هفت سال سرانجام کیخسرو را پیدا میکند و همراه فرنگیس تصمیم میگیرند به ایران بروند ، و اما هفته هاى پیش توضیح دادم که دوران شیرین زندگى فرنگیس و سیاوش دیرى نمى پاید و با سخن چینى و فتنه گرى گرسیوز برادر بد کردار افراسیاب منحر به کشته شدن سیاوش میشود و فرنگیس که از وى باردار شده بوده با میانجیگرى پیران ویسه از مرگى که پدرش براى وى فراهم دیده بوده نجات میباید و پس از مدتى که در نزد پیران و گلشهر بسر میبرد بار گران را به زمین میاورد و کیخسرو زاده میشود ، در بخش نخست بیشتر آشنا شدیم با چهره ها و شخصیت هاى اصلى این داستان که برگرفته شده از شاهنامه فردوسى است و نقش فرنگیس در ایران کهن و توگویى داستان هزاران فرنگیس امروز است که چگونه براى نجات فرزند از دست ستمکاران خود را به هر آب و آتشى میزند بویژه اینکه هنگام باردارى همسر خود را از دست داده و با هوشیارى و بهره جستن از خرد فرزند را یک تنه بزرگ کرده و سرانجام به بزرگترین و آرمانى ترین پادشاه دوران خود میرساند “کیخسرو” و اما شخصیتهاى برجسته این داستان : پیران ویسه ، گلشهر که همسر پیران است ، جریره دختر پیران و گلشهر که همسر سیاوش میشود ، فرود پسر سیاوش و جریره ، افراسیاب شاه توران زمین، گرسیوز برادر افراسیاب و کیکاوس شاه ایران ، فریبرز برادر ناتنى سیاوش و سرانجام رستم و گیو پهلوانان ایران زمین ،
فرنگیس نامه پانزدهمین داستان از سلسله گفتار هاى شاهنامه و گرانمایگان سخنور است در برنامه هاى گذشته از این نامه ها یاد کردیم : گرشاسب نامه ، بانو گشسب نامه ، فرامرز نامه ، جهانگیرنامه ، برزو نامه ، شهریار نامه ، بهمن نامه ، سام نامه ، منظومه هماى و همایون ، گرد آفرید نامه ، زراتشت نامه ، رستم نامه ، گردویه نامه ، کوهزاد نامه و اینک در پانزدهمین نامه از این سلسله گفتار ” فرنگیس نامه” بخش پنجم و پایان داستان را با هم میشنویم

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

یازده − یک =