شاهنامه و گرانمایگان سخنور برنامه اى از رادیو فرهنگ ، بخش نخست داستان هماى چهرزاد تهیه و اجرا سعید اوحدى

همراه با درودهایى به گرماى خورشید و بلنداى آسمان : در سلسله گفتارهاى “شاهنامه و گرانمایگان سخنور” داستان هماى چهرزاد را را برگرفته از شاهنامه فردوسى براى دوستان به ارمغان آوردم ،این هفته بیشتر به پیشگفتارى از داستان پرداخته ام و دورانى که هماى بر تخت پادشاهى تکیه میزند . بهمن که پس از گشتاسب به شاهى رسیده داراى دو فرزند بود ، یکى پسر بنام ساسان و دیگر دختر که وى را هماى نام گذاشته بود ، بهمن خواستار آن شده بود که پس از درگذشت وى دخترش هماى بر تخت نشیند و بهمین خاطر ساسان با قهر و سرپیچى دست به مهاجرت میزند و در نیشابور پناهنده میشود ، از ساسان فرزندى بوجود میاید که بابک نام میگیرد و از بابک است که اردشیر زاده میشود و اوست که بنیانگزار سلسله ساسانیان میباشد ، برگردیم به داستان هماى که ٣٢ سال با داد و دادگسترى به آبادى ایران و جهان پرداخت و سرانجام فرزند هماى داراب نام میگیرد و ادامه داستان در هفته آینده :

یکى دخترى داشت نامش و هماى / هنرمند و با دانش نیک و راى . در برنامه هاى گذشته از نوزده نامه یا داستان یاد کردم که عبارت بودند از: گرشاسب نامه ، بانو گشسب نامه ، فرامرز نامه ، جهانگیرنامه ، برزو نامه ، شهریار نامه ، بهمن نامه ، سام نامه ، منظومه هماى و همایون ، گرد آفرید نامه ، زراتشت نامه ، رستم نامه ، گردویه نامه ، کوهزاد نامه، فرنگیس نامه ، داستان جریره ، داستان سیندخت، داستان کتایون و داستان فرانک و اینک بیستمین نامه و بخش نخست داستان ” هماى چهرزاد” را با هم میشنویم

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

هفده + شش =