با درود و مهر : در سلسله گفتارهاى “شاهنامه و گرانمایگان سخنور” داستان شورانگیز ” منیژه” را برگرفته از شاهنامه فردوسى براى دوستان به ارمغان آوردم ، درربخش ششم به چگونگى نجات بیژن از چاه اشاره خواهیم داشت و نقش موثر منیژه که چگونه با فداکارى و عشق و محبت راه را براى رهایى دلدار خود هموار میکند و سرانجا به خوبى و خوشى با حمایت رستم به ایران بر میگردند ، کیخسرو در دیدار با بیژن به وى پند میدهد که تلاش کند همواره بهترین ها را براى منیژه بخواهد و با وى سخن سرد نگوید و جهان را به شادى بگذرانید، هفته آینده و در بخش هفتم به نتیجه گیرى از این داستان شورانگیز خواهیم پرداخت ، هفته گذشته تا بدانجا داستان را باز گو نمودیم که منیژه با رستم که در جامه بازرگانان و ناشناس وارد توران شده بود دیدار میکند و رستم در نهایت پس از شناخت منیژه به وى میسپارد که آتش بر سر چاهى که بیژن نگونسار شده بر افروزد تا لشکر ایران از محل گرفتارى بیژن آگاه شوند و به نجات وى بشتابند ،و اما در هفته هاى پیش بیان شد پس از اینکه افراسیاب دستور میدهد که بیژن را زنده بردار کنند و چوبه دار فراهم میشود پیران ویسه از راه میرسد و در دیدار با افراسیاب از او میخواهد که از فاجعه دیگرى جلوگیرى کند و در نهایت بیژن را در چاه میفکنند و سر چاه را با سنگ میپوشانند ، منیژه هم از کاخ بیرون انداخته شد با سر و پاى برهنه ، منیژه با ایجاد سوراخى بر سرچاه تلاش میکند به دلداده خود خوراک و آب برساند تا هنگامیکه گرگین به ایران میرسد و ماجرا را بیان میکند کیخسرو رستم را در ماموریت یافتن بیژن با جامه بازرگانان و ناشناس به توران زمین میفرستد و منیژه از آمدن کاروانى از ایران با خبر میشود و نزد سرپرست کاروان میرود و رستم هم بعنوان فرد عادى و یک بازرگان با منیژه سخن میگوید و درنهایت سفارش میدهد که خوراکى براى بیژن فراهم شود و انگشترى خود را در میان مرغى بریان قرار میدهد ، بیژن در ته چاه انگشترى رستم را شناخت و دریافت که براى نجات وى آمده اند و از مهربان یار خود که منیژه بوده سپاس کرد ، در هفته هاى پیش اشاره داشتم که منیژه با بیژن در خیمه گاه خود سه شبانه روز به عیش و عشرت میگذرانند و سرانجام منیژه به دایگان سفارش میدهد که در شهد شیرین بیژن داروى هوش بر اضافه کنند و سپس هنگامیکه بیژن از هوش رفته است او را مخفیانه به کاخ منیژه میبرند و بیژن که هوش خود را باز میابد متوجه میشود که در آغوش منیژه است و شادمانى ادامه پیدا میکند تا اینکه دربان قصر خبر به گوش افراسیاب میرساند و پدر خشمگین دستور به دستگیرى بیژن میدهد و به برادر خود گرسیورز میگوید بیژن را زنده بر دار کند ، پس از بر پایى چوبه دار به ناگهان پیران ویسه از راه میرسد ، در بخش نخست پیشگفتار این داستان را از زبان فردوسى بزرگ شنیدیم و سپس به بخش دوم پرداختیم در زمانى که پس از پیروزى بیژن بر گرازان و به تشویق گرگین که همراه و راهنماى او بوده به مرغزارى میرود که دخت افراسیاب خیمه و بارگاه داشته و چون چشم منیژه به بیژن میفتد با یک نگاه دل به او میسپارد و از دایه خود میخواهد که به نزد بیژن برود و او را به بزمگاه خود دعوت کند و از وى پرسش کند که تو کیستى پریزاده اى و یا سیاوشى که دوباره زنده شده اى، بیژن در پاسخ میگوید که از شهر آزادگان هستم و فرزند گیو و سپس پس از آرایش خود به نزد منیژه میرود، در بخش نخست بیشتر آشنا شدیم به دورانى که منیژه میزیسته و پیشگفتار فردوسى براین داستان و اشاره به شب تیر و تارى که غمزده بوده و مهربان یار وى و یا بت ماهرویش به معناى دیگر همسر خردمند فردوسى از نامه پهلوى داستانى را براى فردوسى میخواند و از او میخواهد که این داستان را بنظم درآورد ، بگفته فردوسى شب قیرگون او چون روز درخشان میشود و داستان منیژه و بیژن را که از دفتر پهلوى بوده به نظم میاورد ، هفته آینده به بخش ششم داستان منیژه که دخت افراسیاب و همسر بیژن نوه رستم بوده خواهم پرداخت، در برنامه هاى گذشته از بیست و دو نامه یا داستان یاد کردم که عبارت بودند از: گرشاسب نامه ، بانو گشسب نامه ، فرامرز نامه ، جهانگیرنامه ، برزو نامه ، شهریار نامه ، بهمن نامه ، سام نامه ، منظومه هماى و همایون ، گرد آفرید نامه ، زراتشت نامه ، رستم نامه ، گردویه نامه ، کوهزاد نامه، فرنگیس نامه ، داستان جریره ، داستان سیندخت، داستان کتایون،داستان فرانک ، داستان هماى چهرزاد، داستان روشنک و اینک بیست و سومین داستان و بخش ششم را که داستان ” منیژه” میباشد را با هم میشنویم
سرخط خبرها
اخبار زندانیان سیاسى و عقیدتى از رادیو فرهنگ گوتنبرگ ٣١ اردیبهشت ١۴٠١ تهیه و اجرا : محبوبه جاهدى فر
١-محمود بهزادیراد، وکیل مدافع ریحانه طراوتی، عکاس و فیلمبردار، از تداوم بازداشت وی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین خبر داد. به گفته او پرونده ریحانه طراوتی به دادگاه انقلاب...
شاهنامه و گرانمایگان سخنور برنامه اى از رادیو فرهنگ، بخش نخست داستان منیژه تهیه و اجرا سعید اوحدى
همراه با درودهاى پاکدلانه و سرودگونه : در سلسله گفتارهاى “شاهنامه و گرانمایگان سخنور” داستان شورانگیز ” منیژه” را برگرفته از شاهنامه فردوسى براى دوستان به ارمغان آوردم ،این هفته در بخش نخست این...
سعدا خدیرزاده، زن باردار بازداشت شده به اعتصابش پایان داد.
سعدا خدیرزاده، زن باردار بازداشت شده اهل شهرستان پیرانشهر پس از دوازده روز اعتصاب دارو و غذا با قول مساعد مسئولان زندان ارومیه به اعتصاب خود پایان داده است.
یکی از نزدیکان این شهروند اعلام...
نخستین روز از ماه خرداد زادروز عباس یمینی شریف ، آموزگار، مدیر مدرسه و نویسنده ایرانی ادبیات کودکان میباشد ، باران رودآذین در...
عباس یمینی شریف در اول خرداد سال ۱۲۹۸ در محله پامنار تهران به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی او در دربند گذشت. در سال ۱۳۱۷ در دانشسرای مقدماتی به تحصیل پرداخت. در سال...