گام به گام با گفتمان سیاسی روز ایران از رادیو فرهنگ این هفته بخش سوم فمنیست و تاریخچه آن در ایران تهیه و اجرا سارا فرزاد

https://www.radiofarhang.nu/wp-content/uploads/2021/03/20210310sarafarzad.mp3?_=1

دوستان وهمراهان همیشگی رادیو فرهنگ درود وعرض ادب بنده را پذیرا باشید امروز به مناسبت هشت  مارس روز جهانی زن برنامه را در بخش سوم فمنیست اختصاص دادیم به موضوع فمنیست ومبارزات زنان در ایران ضمن تبریک به همه ی زنان به ویژه زنان فعال درحوزه سیاست واجتماع چون نسرین ستوده ، آتنا دائمی، زینب جلالیان، گلرخ ایرایی، نرگس محمدی، سپیده کاشانى، شکوفه یداللهی ، نیلوفر بیانی و بسیاری که گمنام هستند ونیز زنان ازاده ای که رنج زندان را برای احقاق حقوق طبیعی واولیه خویش تحمل می کنند برنامه را اغاز می کنیم ودرود می فرستیم به روح زنان ودخترانی که در مسیر شرافت نجابت وازادی جان خود را از دست داده اند چون ریحانه جباری معصوم وندا اقاسلطان مظلوم رنج زندان را به جان خریده ولی زیر بار ستم واعترافهای دروغین نرفته اند با من سارا باشید در این برنامه

فمینیسم در ایران: فمینیسم با اعتقاد به قرار گرفتن زنان در وضعیت فرودست و تلاش برای رفع این فرودستی و رسیدن به برابری عمومی و حقوقی زن و مرد ایجاد شد و زاییده عصر مدرنیته است. زنان ایرانی در مبارزات مشروطیت فعالانه شرکت داشتند و از حدود سال ۱۲۸۵ سازمانهای زنان شکل گرفتند و در مشروطه خواهی شرکت کردند. اما این جنبش ملی زنان، یک خرده جنبش و بخشی از جنبش بزرگ ملی ایران با هدف استقلال کشور و اجرای قانون اساسی بود. مشارکت زنان در این وقایع سیاسی خودجوش بود و از احساسات ملی گرایانه جدید آنها و تمایل به رسمیت شناخته شدن نیرو میگرفت. برای تحلیل جریانات فعال زنان در دوره مشروطه، چند نکته را باید در نظر گرفت. نکته اول، بررسی تحولات اجتماعی سالهای پیش از مشروطه، یعنی از ابتدای دوره قاجار. نکته دوم، آشکار کردن این مسئله که تحول وضعیت زنان، بهویژه از زمان مشروطه به بعد، به مقدار زیادی متأثر از جریان مدرنیته و جریان فمینیسم بود. بخش دیگر بحث مسائل زنان را نیز باید در اعزام دانشجو به خارج و همچنین جریانات روزنامهنگاری و پرداختن به مسائل زنان برای بررسی بیشتر از سوی جامعه دانست

تشکّلهای زنان در انقلاب مشروطیت که در دوره ا ّول انقلاب مشروطیت در ایران در دفاع از انقلاب مشروطیت و احقاق حق برابری و رفع ستم بر زنان بوجود آمدند متنوع و بیشمار بودند. در جریان تحولات سیاسی انقلاب مشروطه فعالیت بیرونی زنان بیشتر شد. انجمنهای خصوصی و سازمانهای مخفی ایجاد شدند، در تظاهراتها شرکت کردند و به اقدامات غیرخشونت آمیز پرداختند. هرچند که سرانجام در قانون اساسی مشروطه (۱۲۸۵ خورشیدی) بسیاری از حقوق زنان همچون قوانین ازدواج، طلاق، سرپرستی فرزند و… نادیده گرفته شد و زنان را در کنار مهجوران و مجرمان از حق رأی محروم کرده بود.
در دوره قاجار نگرش زنان به وضعیت خود، پذیرش سرنوشت و تسلیم در برابر شرایط موجود بود. به دختران از کوچکی ساکت نشستن و تحرک کم، سؤال نکردن و اطاعت کردن از مردان -حتی برادر کوچکتر خود- آموزش داده میشد. این الگوی جامعه پذیری تا دوره های بعد نیز ادامه یافت. در این دوران، هیچ گروه اجتماعی ای نمیتوانست از حقوق و منافع خود دفاع کند که با جداسازی جنسیتی شدیدی که در این دوران وجود داشت*، در مورد زنان شدیدتر میشد زیرا آنها هم با این محدودیتهای شدید مواجه بودند و هم از ارتباط و تأثیر متقابل با «محیط بیرون از خانه» محروم بودند. نویسندگان بزرگ مشروطیت همچون کسروی، ملکزاده، آدمیت، نظام مافی، محیط مافی، ناظم الاسلام کرمانی، صفائی، دولت آبادی، رضوانی در آثار خود اشاراتی به تشکلهای زنان در انقلاب مشروطیت میکنند: انجمنهایی همچون انجمن آزادی زنان در ۱۹۰۷، انجمن مخدرات وطن در ۱۲۸۹، اتحادیه نسوان وطنخواه و انجمنهای دیگر که در حال چالش با سنت و فرهنگ رایج جامعه در آن زمان بودند پس از مشروطیت تنها معدودی از این زنان طرفدار مشروطیت، هوادار حقوق زنان بودند اما نخستین زنانی که در جنبش حقوق زنان ایران شرکت کردند یا خودشان از مشروطه خواهان و فعالان جنبش ملی دهه ۱۲۸۰ بودند (مانند صدیقه دولت آبادی و بانو امیر صحی ماه سلطان) یا از خانواده های روشنفکر ملی گرا بودند (مانند محترم اسکندری). بعد از سرد شدن تب مشروطه خواهی، «انبوه زنان بیسواد به اندرونیهای سابق خود بازگشتند» و تنها زنان تحصیلکرده و روشنفکر جنبش حقوق زنان را پی گرفتند. در این زمان مردان مشروطه خواه روشنفکری همچون میرزاده عشقی، ملک الشعرا بهار، ایرج میرزا و… نیز از جنبش نوخواسته حقوق زنان حمایت میکردند به ویژه در حق تحصیل و کنار گذاشتن حجاب. مثلاا در ۱۲ مرداد ۱۲۹۰ حاج محمدتقی وکیل رعایا، نماینده مجلس نخستین بار در ایران برابری زن و مرد را در مجلس شورا مطرح کرده و خواستار حق رأی برای زنان شد که مجلس را شوکه کرد و با مخالفت یکی از روحانیان مجلس مواجه شد. هرچند که این حمایتها نتوانست نتیجه چندانی داشته باشد، اما درمقایسه با حمایت از خواسته های زنان در جریان انقلاب ۱۳۵۷ قابل توجه تر بود.
روی هم رفته، هر چند مشروطیت بهره مند از حضور اجتماعی زنان بود اما نتایج قابل اعتنایی برای زنان نداشت. پیروزی انقلاب مشروطه عملاا هیچ موفقیت ویژهای را برای زنان به همراه نداشت. امتیازات و حقوق زنان نسبت به گذشته تغییری نکرد. قانون اساسی مشروطه حق و حقوق خاصی برای زنان در نظر نگرفت. این امر خودبهخود زنان را به واکنش واداشت. از این زمان به بعد با نامهای مختلفی از انجمنها و جمعیت های زنانه طرفدار حقوق زنان، نظیر انجمن مخدرات وطن و جمعیت نسوان وطنخواه و … برخورد میکنیم.
با فرمان رضاشاه روز ۱۷ دی در تاریخ ایران تا سال ۱۳۵۷ خورشیدی، به روز آزادی زنان شناخته میشد.
انقلاب سفید و حق رأی زنان : از سال ۱۳۳۸ خورشیدی و بعد از سخنرانی شاه در جلسه هیئت وزیران، مسئله دادن حق رأی به زنان از سوی حکومت پهلوی، به بحث داغ نشریات، مجلس و رادیو و تلویزیون تبدیل شد. رسانه های جمعی تبلیغ میکردند که شاه جسورانه و یک تنه از دادن حق رأی به زنان در برابر مخالفان حمایت میکند. سرانجام در آخرین اقدام، در روز چهارم بهمن سال ۱۳۴۱ خورشیدی، اعتصاب عمومی یکروزه ای توسط سازمانهای زنان اعلام گردید. این اعتصاب از حمایت کامل دولت برخوردار بود و شرکت کنندگان در آن فقط کارمندان دولت بودند. دو روز بعد از اعتصاب، یعنی در روز ششم بهمن، رفراندومی برای کسب حمایت مردم از فرمان شش ماده ای شاه که به انقلاب سفید معروف شد، برگزار گردید. در چهارچوب انقلاب سفید در ۶ بهمن ۱۳۴۱ خورشیدی، قانون انتخابات اصلاح شد و دستآورد اصل پنجم انقلاب شاه ومردم، شرکت زنان در انتخابات در شرایط حقوقی مساوی با مردان بود، چه برای انتخاب شدن و چه برای انتخاب کردن. در پی این اصل، زنان چون مردان توانستند در تعیین سرنوشت خود برای نخستین بار نقش مهمی بازی کنند و حق رأی به دست آورند، قانون حمایت خانواده درپی دادن حق انتخاب وحق شرکت درمجلس شورایملی درتاریخ۲۷ فروردین ۱۳۴۲ خورشیدی تصویب شد. این قانون طلاق یک طرفه را لغو میکرد. چندهمسری به سختی انجام میگرفت. زنها حق درخواست طلاق به دست آوردند و برای سرپرستی کودک نیز مادر دارای حق شد و کودک پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده میشد
زنان ایران پس از اجرای اصل پنجم توانستند در امور ملّی مشارکت و همراهی کنند و به مقاماتی چون وزارت، سفارت، نمایندگی دو مجلس سنا و شورای ملّی، استادی دانشگاهها، قضاوت، وکالت دادگستری، حضور در شهرداریها، مدیریت شرکتها و مقامات کلیدی دیگر برسند به اعتقاد محمدرضا پهلوی بررسی شمار شرکت کنندگان در انتخابات پارلمانی و نسبت آنها به جمعیت فعال ایران (بر اساس آمار حکومت وقت) نشان داده است که تاچه اندازه حس مشارکت عمومی درمردم برانگیخته شده بود با تحقق یافتن اصل پنجم، انتقادها و مخالفت هایی جدی به ویژه از سوی روحانیت مطرح شد و تأثیرات این اصل بر زنان و جامعه را از زاویهای دیگر ُجستند. روح الله خمینی در همین باره میگوید زن در دو مرحله مظلوم بوده است، یکی در دوران جاهلیت، و اسلام منت « گذاشت بر انسان و زن را از آن مظلومیتی که داشت بیرون کشید. مورد دیگر در ایران ما، زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق و شاه لاحق بود. با اسم این که زن را میخواهند آزاد کنند، ظلمها کردند به زن. زن را از آن مقام شرافت و عزت که داشت پایین کشیدند. و زنها و جوانان ما را فاسد الاخلاق کردند..»
پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران وضعیت زنان دوباره تغییر کرد و برخی از حقوقی که زنان در دوره پهلوی به دست آورده بودند لغو شد مانند قانون خانواده و حق سقط جنین، و اختیار در حجاب
گرایشهای دین مدارانه.
در هنگام مشروطه و پس از آن، جامعه مذهبی خود را از جریان مدرنسازی کنار میکشید و دغدغه اصلی آن اصلاحات اجتماعی در لوای عمل به احکام دین بود؛بنابراین باوجودفعالیت زنان تحصیلکرده ُمتدین دراین جنبش،مطالبات زنانه به معنای ُمدرن آن مطرح نبود.زنان ُمتدین فعال درمقطع اول جنبش مشروطه خود را عضوی از جامعه میدانستند و دغدغه آنها دغدغه عمومی جامعه بود. ازاینرو نگاه جنسیتی برای آنها معنا نداشت، بلکه دین، اولویت اصلی آنها بود
.اما سخن اخر
واما در حال حا ضر نگاه به فمنیست در ایران نگاهی دیدن مدارانه ومبتنی ومتکی به قوانین اسلام وقران هست قانگذران که اغلب روحانیون مذهبی هستند با اتکا بر شرع وسنت ونه عقل بسیاری از حقوق زنان را نادیده انگاشته وظلم دوچندان را بر زنان ایران وارد می کنند انچه واضح وبی پرده پیداست در جوامع مذهبی خصوصا اسلامی از فمنیست اسلامی تفاله ای بیش باقی نمانده است که می کوشند با تعبیر وتفسیر های مدرن از قافله مدرنیته عقب نمانند غافل از انکه دین ونگاه دین مدارانه به مقوله ی فمنیست نگاهی تابو محور ومتحجر است، برنامه را به پایان می بریم با کلامی از توماس جفرسون که می گوید به یاد داشته باشیم که همه ما داری یک نژاد وجنسیت هستیم وآن هم نژاد انسان هست پس به احترام انسان وانسانیت مهر وعشق وآزادی را به یکدیگر هدیه دهیم .تا کلامی دیگر روز وروزگار بر شما خوش

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

15 − 12 =