پیام جانباز عبدالرسول مرتضوی از زندان رجایی‌شهر: شکنجه باعث می‌شود محکم‌تر نه بگویم…!

خامنه‌ای؛ ای مستبد، ای شکنجه‌گر

خوب گوش‌کن! صدای من عبدالرسول مرتضوی، جانباز دیروز و زندانی سیاسی امروز را از سلول غیراستاندارد و بی‌امکانات قرنطینه شکنجه گاهت، (رجایی‌شهر) از محبسی که نامش را اتاق دوربین گذاشته‌اند، می‌شنوی…

این بیانیه را در اتاق دوربین زیر دوربین‌هایت می‌نویسم. خوب تماشا کن و ببین باوجود تمام محدودیت‌ها، محرومیت‌ها و شکنجه‌ها هنوز روی یک پایم ایستاده‌ام.

محکم‌تر از پیش و با انگیزه‌ی بیشتر مخالفتم را با دستگاه فاسد، غارتگر و جنایت‌کاری که نامش را جمهوری اسلامی گذاشته‌ای و ظلمی که به هزاران انسان در این زندان روا داشته‌ای، اعلام می‌نمایم.

بیش‌از یک ماه است که در این سلول، بدون حقوق بدیهی خود و حتی بدون تامین نیازهای ابتدایی برای زیستن یک انسان، محبوس شده‌ام.

محروم از تماس تلفنی با خویشاوندانم، ملاقات، رفتن به کتابخانه و حتی محروم از یک سرویس بهداشتی که برای یک آسیب‌دیده مناسب باشد.

این‌جا برای نگهداری هیچ انسانی مناسب نیست، و فاقد استانداردهای حتی آیین سازمان زندان‌ها است. البته تبعید من و دیگر زندانیان سیاسی به این مکان کاملاً فراقانونی و ضد بشری بوده‌ است.

هنوز هیچ‌ یک از عوامل شکنجه از جمله آقای الله‌کرم عزیزی رئیس رجایی‌شهر و آقای وزیری دادیار ناظر زندان شهامت مراجعه به این‌جا را نداشته‌اند، و هیچ حکم قانونی به من ابلاغ نشده که به چه دلیل و به چه مدت باید این اوضاع اسف‌بار را تحمل نمایم.

طبق کدام محاکمه باید این مکان را تحمل کنم؟ آن‌ها حتی شهامت نداشتند حین تبعید، حقیقت را به من بگویند و طبق معمول با دروغ‌های کثیف و فریب‌کاری که به این بهانه که می‌خواهند پای مصنوعی‌ام را تحویل دهند من را به این‌جا تبعید کردند و حتی فرصت ندادند وسایلم را همراه خودم بیاورم و با دوستان خود بدرود بگویم.

هدف خامنه‌ای از این شکنجه‌ها اینست که از ما زهر چشم بگیرد تا به خیال خود بشکنیم و دیگر حقوق مردم را مطالبه نکنیم.

آن‌ها با شکنجه‌ها می‌خواهند شهامتِ انتقاد و حق‌طلبی را از مردم بگیرند و رعب و هراس ایجاد کنند. از هر شیوه‌ای برای تضعیف جسم و روحم استفاده می‌کنند حتی اجازه تماس تلفنی با همسرم را نمی‌دهند و فشار می‌آورند که ما را از هم جدا کنند.

تصور پوچ‌شان این است که با این کارها یک آزادی‌خواه را از ادامه دادن به مبارزه با ستمگری منصرف کنند اما کور خوانده‌اند و حتی شکنجه‌های شدید و گسترده باعث می‌شود ما پی ببریم که کارمان را درست انجام داده‌ایم و نشانه‌گیری خوبی داشته‌ایم و همین انگیزه و توانِ ما را افزایش می‌دهد.

ما به شکل شکنجه شدن توسط شما افتخار می‌کنیم و شادیم! در اوج رنج‌ها شاد و سربلندیم، از این‌که با ستمگر نبودیم و بر ستمگر بودیم و باز هم به راه‌مان ادامه می‌دهیم.

مردمان باید بدانند که در این زندان‌ها چه جنایت‌هایی رخ می‌دهد؛ در این زندان‌ها تجاوز و قتل‌هایی رخ می‌دهد که همه به دلیل سوءمدیریت و بی‌مسئولیتیِ این حاکمیت است.

مواد مخدر به‌ وفور توسط عوامل سپاه و قوه قضاییه فروخته می‌شود و هزاران جوان را در این زندان‌ها معتاد می‌کنند، و از زندانیان کار بدون مزد می‌کشند، ولی دریغ از یک کتاب، روزنامه یا رادیو… هزاران زندانی در حسرت خوردن یک تکه میوه و محروم از خوراک و آب آشامیدنی مناسب هستند.

عوامل زندان موظف هستند میوه، لبنیات و سبزیجات و غیره را به‌طور رایگان به زندانیان تحویل دهند، ولی رؤسای زندان این بودجه را غارت می‌کنند و بنابراین اکثر زندانیان از سوءتغذیه رنج می‌برند.

اوضاع بهداشت و درمان افتضاح است. هیچ آموزش و امکانات فرهنگی و ورزشی برای زندانیان نیست و تمام تلاش مسئولان زندان در معتاد کردن جوان‌ها است.

این‌ها بخش کوچکی از فجایع است! جمهوری اسلامی باید برود، و خامنه‌ای و دیگر جنایت‌کاران باید مجازات شوند! رای ما همچنان تغییر نظام جمهوری اسلامی است، ما پس‌ از این شکنجه‌ها نه‌تنها نشکسته‌ایم بلکه با قدرت بیشتر مبارزه می‌کنیم.

 جمهوری اسلامی باید برود، همین امروز

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

هفده − 17 =