سلسله گفتارهاى” شاهنامه و گرانمایگان سخنور” از رادیو فرهنگ ، بخش چهارم” گردویه نامه” تهیه و اجرا سعید اوحدى

https://www.radiofarhang.nu/wp-content/uploads/2021/09/20210918gordoyeh4.mp3?_=1

با درودى به گرماى خورشید و بلنداى آسمان : در سلسله گفتارهاى “شاهنامه و گرانمایگان سخنور” از هفته هاى گذشته داستان شورانگیز “گردویه “خواهر دلارام ” بهرام چوبینه ” را براى دوستان از متن شاهنامه به ارمغان آورده ام ، این هفته در بخش چهارم از کشته شدن بهرام چوبینه توسط فرستاده خسرو پرویز که نامش ” قلون ” بوده سخن دارم و چون گردویه متوجه میشود بر بالین برادر حاضر میشود و مویه سر میدهد : که افکند کوه روان در مغاک ” و رخ و موى به ناخن میکَند ، خاقان چین که دخترش همسر بهرام چوبینه بوده روزهایى در سوگ و خروش میشود و در نامه اى از گردویه خواستارى میکند و مینوسد که اگر به نزدم بیایى تو را مانند جان وتنم پاس میدارم و همه شهر زیر فرمان تو خواهد آمد ، گردویه با خردمندى پیشنهاد خاقان را رد میکند و خود به فرماندهى سپاه میرسد و قصد دارد به سپاه خسرو پرویز بپیوندد و به جنگ پایان دهد ، ادامه داستان گردویه را هفته آینده براى دوستان خواهم گفت ، اما در هفته هاى پیش بدانجا رسیده بودیم که : از پند و اندوز گردویه براى صلح و ممانعت از جنگ سخن داشتم و اینکه وى وارد انجمن مشورتى برادرش بهرام چوبینه میشود و همگى با دیدن گردویه سکوت میکنند و او جمع را به باد انتقاد میگیرد و بر حذر میکند از وقوع جنگ با خسرو پرویز که پس از پدرش بر تخت شاهى نشسته ، گردویه بانویى دلاور ، خردمند ، زیبا چهره، مهربان و فرمانده سپاه میباشد ، هفته هاى گذشته پیشگفتارى از داستان داشتم که این بخش تاریخ مدون شده دوره ساسانیان میباشد و هنگام پادشاهى هرمزد که پس از پدر خود انوشیروان بر تخت نشسته و در آغاز دست به دادگرى میزند و سخنان برابرى خواهى براى ستم دیدگان و بر علیه ستمکارگان دارد ، اما پس از مدتى از راه راستى بیرون میشود و نزدیکترین افرادى که باعث به قدرت رسیدن او شده بودند به دار میاویزد و یا به زندان میفکند ، پس از مدتى بار دیگر به راه داد باز میگردد، در این زمان خسروپرویز فرزند وى از بیم پدر به روم میگریزد و بقیه ماجرا ، تا اینکه کشور ایران از شمال و غرب و جنوب مورد حمله قرار گرفته و در اینجاست که بهرام چوبینه در ملاقات با شاه به سردارى سپاه میرسد و به جنگ دشمنان میرود ،این هفته از خرد و پهلوانى گردویه خواهم گفت که چگونه در جلسه مشورتى سران لشگر حاضر میشود و از ابهت و شایستگى وى همگى لب از سخن مى بندند و سکوت میکنند ، از جایگاه والا و شایسته زنان خردمند در زمینه کشور و لشگر دارى سخن خواهم گفت ، بخش چهارم گردویه نامه را همراه با یکدیگر میشنویم

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

چهار × سه =