برنامه جدید پیام مادران صلح دادخواه رادیو فرهنگ ۱۵ آذرماه

با درود به یکی دیگر از سلسله برنامه های پیام مادران صلح دادخواه رادیو فرهنگ خوش آمدید.
اجازه بدهید برنامه را با سخنان مادری دردمند آغاز کنیم که دخترشان در دستگاه مخوف ضدمردمی قوه قضائیه طی حکمی ناعادلانه به بالای دار
کشید شد. مادر ریحانه جباری در مورد فعالیتهای دادخواهانه مادران چنین می گوید: ما مادران از بند ناف فرزندانمان زنجیری بافته ایم که پیوندمان می دهد. ما مادران در احقاق حق فرزندانمان کوتاه نمی آئیم، چه زندانی باشند، چه آزاده ای خفته در دل زمین. ما به واسطه بند ناف فرزندانمان قدرت داریم!
هموطنان تاریخ تحولات میهنمان شاهد برآمدهای فراوانی در جنبش های جاری جامعه بوده است. اما خیزش مادران و خانواده های دادخواه به شکل کنونی و فعالیت های چشمگیر آنان در جهت دادخواهی بی سابقه بوده است.
به پاکی اشک مادران قسم یاد میکنیم
به پاکی نفسهای به پایان کشیده شده بالای دار قسم یاد می کنیم
به پاکی خونهای به سنگ فرش خیابان چکیده شده قسم یاد می کنیم
به آه مادران داغدار قسم یاد می کنیم. ظلم پایدار نیست.
همانطور که مادر جانباخته مصطفی کریم بیگی بارها و بارها با صدای بلند فریاد زدند: ظلم پایدارنمی ماند
هموطنان هرچه به نیمه آذر ماه نزدیک می شویم دلشوره مادران بیشتر می شود. به دلیل اینکه به ۱۶ آذر نزدیک می شویم. ۱۶ آذر پیام آور حرکت های دانشجویی در حکومت استبدادی ایران است. اما مادران ما به درستی که دلشوره دارند و نگرانند. حق بدهید. این مادران فرزندانشان را به هزار امید بزرگ کردند. با هزاران لای لای عاشقانه، عشق و امید را به آنان آموختند. همین مادران به چه زیبایی و با هزاران امید راه نگه داشتن مداد را به خردسالان خودشان یاد دادند که آنان راه نوشتن را بیاموزند و با هزاران امید آنان را به دانشگاه فرستادند که علم و دانش بیاموزند…
پاسخ حکومت به این مادران چگونه بود؟ حکومت اول از همه قلمهای آنان را شکست و بعد هم چسبی به لبهای آنها زد. و داستان بگیر و ببندها و سرکوب و سرکوب و سرکوب. سرکوب به وحشی ترین و مرتجع ترین شکل. آن کوی دانشگاه را در نظر بگیرید .
بله صحبت از دانشجویان جانباخته ای است که بر اثر فعالیت های خود در جنبش دانشجویی جان خودشان را از دست دادند. برای دانشجو شدن، این مادر و خانواده آنان خون جگر ها خورده اند!!
شما به عنوان مثال جانباخته راه آزادی علیرضا داووری دانشجوی دانشگاه اصفهان را در نظر بگیرید که چه سخنرانی جانانه ای در دانشگاه اصفهان در روز ۳۰ شهریور ماه ۸۷ داشتند و شما چگونه وی را شکنجه کردید که بعد از رهایی در بیمارستان جان سپرد. شما دانشجویان جانباخته بهنود رمضانی را که در چهارشنبه سوری ۸۹ کشته شد یا بهمن مختاری و صانع ژاله را که در ۲۵ بهمن کشته شدند را در نظر بگیرد یا امین زند که ۱۵ مهر ۸۸ کشته شده یا محمد جواد پرانداخ که شهریور ۸۸ کشته شدند را در نظر بگیرید.
شاید عده ای از شما شنوندگان شانه بالا بیاندازید بگوئید حالا یک اشتباهی شده است! خون را با خون نمی شویند! بله درست می فرمائید خون را با خون نمی شویند! اما حداقل برای درس عبرت هم که شده باید جانیان را مجازات کرد یا نه؟ کشتن شجاع ترین و فرزانه ترین فرزندان میهنمان ایران آسیبی است جبران ناپذیر ولی حداقل باید جانیان را افشا و مجازات کرد یا خیر؟ اینها جگر گوشه های مادرانی داغدار هستند که حتی حکومت با بی شرمانه ترین شکل آنان را هم اذیت و آزاد می کند و یا بازادت و زندانی می کند. چرا؟ چون از شما شکایت کرده اند؟!
دانشجویانی مثل آرش صادقی، گلرخ ابراهیمی، نوید کامران، بهنام موسیوند را چرا به این شکل اذیت و آزار می دهید؟ آیا بحران در جامعه را اینها آفریده اند ؟ آیا شما با زندانی کردن یا اتهام و احکام من درآوردی می خواهید بحران اقتصادی سیاسی اجتماعی و حتی فرهنگی جامعه را درمان کنید؟
دانشجویان چی می خواهند؟ واقعا مگر نه اینکه می گویند: نگاه امنیتی را از دانشگاه ها بردارید، مگر نه اینکه می خواهند اساتیدشان در دانشگاه گزینشی نباشه و به قول معروف شایسته و علم سالاری باشد نه اینکه استادان انتخاب این ارگان یا آن ارگان باشد؟ مگر نه اینکه می خواهند همکلاسی ها ی در بندشان آزاد شوند. یا این همه به مثلا دانشجویان بهایی ظلم نشودو یا کلا تبعیض در مورد تحصیلات برداشته شود. این خواسته ها چه ایرادی دارد که شما آنها را به خاک و خون می کشید؟ به شلاق می کشید، به زنجیر می کشید؟ مگر دانشجو حق ندارد که تشکلی مستقل داشته باشد؟ و حرفش را آزادانه بزند؟ آیا شما باید هم به جای دانشجو فکر و هم به جای دانشجو عمل کنید؟ به این میگوئید حکومت مهرورز به این می گوئید حکومت عدالت پرور؟؟
اجازه بدهید در آخر درود بفرستیم به همه دانشجویان عزیز کشورمان و ۱۶ آذر را به خودشان شاد باش بگوئیم. درود بفرستیم به خانواده های آنها که چنین فرزندانی را به جامعه تحویل داده اند. بسیاری از کنشگران قلبشان و عملکردهایشان سمت و سوی اهداف دانشجویان را دارد. و بسیاری در حمایت از همین مادرانی که فرزندانشان در زندان هستند در کشورهای مختلف فعالیت می کنند. هواداران و حامیان مادران زندانی و آنان که که حکم اعدام گرفته اند بسیار زیاد هستند. اجازه بدهید به حامیان مادران صلح، مادران مقاومت، مادران پارک لاله که حد اقل در طی پنج برنامه به اشکال متفاوت در نروژ حمایت خود را از خانواده های زندانیان سیاسی عقیدتی و همچنین همدردی خودشان را با خانوادها های اعدام شدگان ابراز داشتند.
حمایتهای اینچنینی در بسیاری از کشورهای دیگر همچون سوئد، کانادا، آلمان ، بسیاری از شهرهای مختلف دنیا برگزار می شود.
اجازه بدهید در همینجا برنامه را به پایان برسانم. پاینده ایران
پیام مادران صلح دادخواه رادیو فرهنگ
تنظیم و تولید برنامه
مهناز باقری
۱۵ آذرماه
۱۳۹۴

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

هجده − 14 =